پرش به محتوا

بحث کاربر:Behaafarid/بایگانی ۵۳

محتوای صفحه در زبان‌های دیگر پشتیبانی نمی‌شود
افزودن مبحث
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
آخرین نظر: ۱۵ سال پیش توسط سعی در مبحث موارد تحكم
Archive
بایگانی‌ها

۰۱ ۰۲ ۰۳ ۰۴ ۰۵ ۰۶ ۰۷ ۰۸ ۰۹ ۱۰
۱۱ ۱۲ ۱۳ ۱۴ ۱۵ ۱۶ ۱۷ ۱۸ ۱۹ ۲۰
۲۱ ۲۲ ۲۳ ۲۴ ۲۵ ۲۶ ۲۷ ۲۸ ۲۹ ۳۰
۳۱ ۳۲ ۳۳ ۳۴ ۳۵ ۳۶ ۳۷ ۳۸ ۳۹ ۴۰
۴۱ ۴۲ ۴۳ ۴۴ ۴۵ ۴۶ ۴۷ ۴۸ ۴۹ ۵۰
۵۱ ۵۲ ۵۳ ۵۴ ۵۵ ۵۶ ۵۷ ۵۸ ۵۹ ۶۰
۶۱ ۶۲ ۶۳ ۶۴ ۶۵ ۶۶ ۶۷ ۶۸ ۶۹ ۷۰
۷۱ ۷۲

اگر درخواستی می‌دارید که برآوردن آن نیاز به دسترسی مدیریتی دارد، می‌توانید آن را در ویکی‌پدیا:تابلوی اعلانات مدیران/ژانویه ۲۰۲۵ مطرح کنید. اینطوری مدیران بیشتری از موضوع مطلع خواهند شد و کارتان سریع‌تر راه خواهد افتاد.

تاسف

[ویرایش]
سلام. متاسفم که آن تلاشتان بی نتیجه ماند. از صمیم قلب می گویم. دوست تر میداشتم که زاپاسی میداشتم و شما را خوشحال و دانقولاتا گویان میدیدم. راستی. تاسف من را به الفبت عزیز نیز ابلاغ کنید. ارادتمند --دانقولا۸ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۰۶ (UTC)پاسخ
:-) دلتان خوش است رفیق. به‌آفرید۸ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۲۳ (UTC)پاسخ

الگو

[ویرایش]

شب به‌آفرید گرامی خوش. جریان برداشتن این الگوی شاهنامه چیست؟ دسته‌بندی آن اشکال زیادی دارد؟ من در فکر بودم بررسی کنم و آن را بهبود ببخشم. در شکل فعلی آیا اشکالاتش زیاد است؟--ماني۸ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۴۱ (UTC)پاسخ

درود. آن الگو در شکل کنونی‌اش از شیر دیو تا جان آدمیزاد را شامل می‌شود. در واقع سعی شده‌است که هر چه راجع به شاهنامه دانسته‌است در آن گنجانده شود. اصول مربوط به سلسله مراتب در آن رعایت نشده‌است. علاوه بر این به طور فله‌ای در مقاله‌ها استفاده شده‌است. در حالی که الگوهای ریزتر و تخصصی‌تر موجود است. رده‌ها هم هست. شاهنامه یک دنیاست نمی‌توان دنیا را با تفکیک‌پذیر موری «در بن چاهی به زیر صخرهٔ صما» در یک الگو نشان داد. آن الگو بر اساس الگوی شاهنامه در ویکی انگیسی ساخته شده‌است و به نظر من ویکی انگلیسی در این موارد اصلاً مرجع خوبی نیست.
من با داشتن الگویی پیرامون کلیت دنیای شاهنامه نه تنها مخالف نیستم بلکه موافق هم هستم. ولی نه اینکه این الگو را در هر مقاله‌ای که به گونه‌ای به شاهنامه ارتباط می‌یابد گنجاند. بلکه مثلاً چنین الگویی در خود مقالهٔ شاهنامه تواند آمدن. و مقاله‌های یک رده تخصصی‌تر. مثل پیشدادیان یا توران یا امثال آن. به نظر من یک مثال خوب برای تبعیت نگاه به مقاله‌های اساطیر یونان و آثار حماسی یونیان در ویکی انگلیسی‌است. تا نظر شما چه باشد. به‌آفرید۸ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۵۸ (UTC)پاسخ
من هم با الگویی یک بتواند یک دید کلی و خوب از شاهنامه و موضوعاتش برای کسانی که می‌خواهند با این کتاب آشنا بشوند بدهد موافقم. الگوی حاضر شاید بهتر باشد عنوانش به «شخصیت‌های شاهنامه» تغییر کند. البته الگوهای ریزتر و تخصصی‌تر اگر بتوانند در دل یک الگوی بزرگ‌تر جا بگیرند (تا حدی که خیلی بزرگ و بی‌قواره نشود و وضوحش از دست نرود) به نظرم خوب است. مثلاً الگوهای درشت و ریز در مورد غذاهای ایرانی زیاد داشتیم که هفته پیش همه را در یک‌ جا جمع کردم (الگو:غذاها، شیرینی‌ها و خوراکی‌های سنتی ایرانی) و به جای همه‌شان به‌کار بردم. این‌طوری به نظرم دید کلی به موضوع بهتر می‌شود. از آن‌جا که شاهنامه موضوعاتش زیاد است شاید بشود دو سه الگوی بزرگ برای آن ساخت. (شخصیت‌ها، داستان‌ها ...) و بعد هم شاید بشود همه را در یک الگو آورد مانند الگو:قرآن. الان روند در ویکی انگلیسی هم این شده که دارند رفته رفته الگوهای ریز را در الگوهای بزرگ‌تر جمع می‌کنند. (نمونه). در مورد جای گرفتن در مقالات در ویکی‌های دیگر همواره این اصل رعایت شده که در هر مقاله‌ای که عنوانش در الگوی مزبور باشد الگو را می‌آورند تا بازدیدکننده بتواند در اجزاء یک الگو گشت‌وگذار کند. اگر عناون یک مقاله در الگویی نیامده به نظرم بهتر است الگو در آن صفحه نیاید. به هر حال در مورد شاهنامه به نظرم بهتر است همان روند الگوهای بزرگ دیگر طی بشود یعنی از الگوهای کوچک‌تر آغاز بشود و یواش یواش همه در یک یا چند جا جمع بشود. چند بار خواسته‌ام بروم سراغش ولی چون شاهنامه موضوع زیاد دارد و کار سترگی است کار را انداخته‌ام عقب. در شکل فعلی با تغییر نام الگوی شاهنامه فعلی با الگوی شخصیت‌های شاهنامه چطورید؟ (وقت خواب رسیده. تا فردا شبتان خوش:).--ماني۸ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۱۵ (UTC)پاسخ
درود مجدد بر مانی گرامی. با کلیت سخنتان موافقم. به نظرم بهترین رویکردها با نظر به الگوهای مربوط به جانداران است. مثلاً در ویکی انگلیسی: در مقالهٔ پستانداران الگوی طنابداران و پستانداران آمده‌است. و در مقالهٔ نخستی‌ها الگوی نخستی‌ها و پستانداران آمده‌است. و در مقالهٔ «کپی بزرگ» (آدم‌نمایان) الگوی نخستی‌ها و آدم‌نمایان آمده‌است. و در مقالهٔ شامپانزه فقط الگوی آدم‌نمایان آمده‌است. یعنی اینطور نیست که یک ابرالگوی طبقاتی جانداران باشد که از آن به همهٔ گونه‌های گیاهان و جانوران آغازیان توان رفتن. در مورد شاهنامه اینطور می‌شود که در مقالهٔ جمشید (متناظر با شامپانزه (استغفرالله)) فقط الگوی پیشدادیان می‌آید. و در مقالهٔ پیشدادیان (متناظر با آدم‌نمایان) الگوی پیشدادیان و نیز الگوی شخصیت‌های شاهنامه می‌آید. یا اگر الگوی شخصیت‌های شاهنامه نداریم الگوی کلی شاهنامه. بنابراین در مقالهٔ جمشید دیگر الگوی شاهنامه (یا شخصیت‌های شاهنامه) نباید آمدن و در الگوی شاهنامه (یا شخصیت‌های شاهنامه) نامی از جمشید نباید رفتن. به‌آفرید۸ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۵۷ (UTC)پاسخ
روز خوش. من هم با همین قاعده کلی موافقم. پای مقاله نباید بی‌خودی زیاد شلوغ بشود و برای الگوگذاری هم باید قاعده منطقی در نظر گرفت. البته این قاعده هم هست که اگر نام عنوانی در الگویی آمده بهتر است در مقاله آن عنوان آن الگو هم بیاید تا کسی که می‌خواهد همه اجزاء الگو را دور بزند بتواند. باید میان این‌ها یک حالت تعادلی یافت. دوستار.--ماني۹ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۰۴ (UTC)پاسخ

نظر استاد

[ویرایش]

با درود بر بهای گرامی. در اسرائیل و در زبان عبری، از نواحی تاریخی Galilee با عنوان «گالیلی» یاد می شود، اما در ادبیات باستانی ایران، از «گالیل» یا جلیل (که عربی شده، گالیل است)، استفاده شده. به نظر شما، حال ما کدامین را عنوان نوشتار قرار دهیم؟ ارادتمند --سندباد۱۲ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۷:۵۷ (UTC)پاسخ

درود بر سندباد عزیز. عرض شود که همانطور که می‌دانید ג عبری از لحاظ واجی/الفبایی معادل ج عربی‌است. بنابراین به نظر من هنگامی که با رسم‌الخط عربی/فارسی نوشته می‌شود جلیل مناسب‌تر است. یعنی به خاطر خویشاوندی دو سیستم نگارش بهتر است حرف‌نویسی شود. به‌آفرید۱۳ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۳:۳۰ (UTC)پاسخ

پرچم ایران

[ویرایش]

سلام و درود! من مقاله پرچم ایران را گسترش دادم و آنرا با کمک دوستان به حد بر گزیدگی رساندم. من دیشب صفحه را نامزد برگزیدگی کردم چند نفر هم رای دادند. اما رای ها در صفحه اصلی پروژه نمایش داده نمی شود! می شود آنرا درست کنید؟ خودتان ببینید! این چرا اینجوری است [[۱]]. هر کار می کنم نظرات موافق مخالف در صفحه اصلی پروژه نمایش داده نمی شود! --آقا بهزاد۱۳ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۲۴ (UTC)پاسخ

درود. به نظر می‌رسد که مشکل حل شده‌است. به‌آفرید۱۵ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۳:۳۷ (UTC)پاسخ

بدون شرح

[ویرایش]

این سوتیتر امروز روزنامه کارگزاران بود:«خاتمی: نفت در دست دولت موجب دیوانسالاری است.»
قربان نفت داشتید و ما خبر نداشتیم؟! ارادتمند عزیزی۱۴ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۰۴ (UTC)پاسخ

:-)). با مزه بود. یک نکته هم به ذهن متبادر شد که از گفتنش دست باز داشتم. موفق باشید. به‌آفرید۱۵ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۳:۳۷ (UTC)پاسخ

باز هم مردتنها

[ویرایش]

درود. كاربر مردتنها مطالب را بدون بحث و آوردن منابع حذف ميكند. لطفا به اين نمونه ایل افشار سر بزنيد، مطالب مرا كه با ذكر منبع بوده حذف كرده است. مرسى.ojanfar۱۵ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۱:۳۶ (UTC)پاسخ

درود. به نظر میرسد كه بحث درباره محتوی مطالب و مقالات كیفیت جدیدی پیدا نموده است مثلا در نمونه ایل افشار تصحیحات شما را به عنوان كاربر میانجی و واسط كاملا یك طرفه برگردانده اند. و سایتی هم درست شده بحث:ایل افشار كه حاوی مطالب قبلی درباره افشارها است و بنابراین به نظر میرسد كه كپی یك به یك است. همان طور كه میبینید اما این سا یت بعدا درست شده است چون حاوى لینك به مقالات ویكى پدیا در سنوات اخیر نیز میباشد. تا این لحظه البته هنوز آن سایت جدید نه كپی رایت دارد و نه تاریخ و نه هیچ علامت مشخصه دیگری. به نظر من چنین میرسد كه كپی عجولانه از مطالب سایت دیگری باشد كه برای مقاصد خاصی تغییر داده شده است.

در ضمن با وجود آن كه آن مطالب قبلی هم واگردانی بوده و مربوط به من هم نبوده اما یكی از كاربران كه مدیر نیست کاربر:Komeil 4life پیامی بدون امضا بدین شرح برای من در صفحه بحث من به جای گذاشته است:

ممنوعیت کپی

کاربر گرامی!

در بیشتر موارد موارد کپی خط‌به‌خط از وب‌گاه‌ها، وبلاگ‌ها یا کتاب‌ها خلاف قانون حق تکثیر اینجا است. به جای copy/paste کردن مطالب، می‌توانید آن را با انشای خودتان به طور کامل بازنویسی کنید؛ البته آوردن مطلب با تغییر بسیار اندک، به طوری که نوشتهٔ جدید اثری منتج تلقی شود نیز در تضاد با قوانین است.
مقاله‌های ناقض حق تکثیر به دست مدیران حذف خواهند شد. به نظر می‌آید که شما قانون را در «ایل افشار» زیر پا گذاشته‌اید.
لطفاً «راهنمای حق تکثیر» را مرور کنید. اگر پس از خواندن راهنمای حق تکثیر به نظرتان رسید که قانون را زیر پا نگذاشته‌اید لطفاً در صفحهٔ بحث من یک پیام بگذارید و توجیهتان را ذکر کنید. با سپاس.

در بحث هفته قبل در باره كاربر مرد تنها هم همین كاربر با بی ادبی متنی حاوی فحش به من در صفحه بحث شما نوشت كه جواب ندادم. وی پس از آن فحاشی در صفحه كاربری خود نوشت كه مدتی غایب است و "به مرخصی" میرود، ولی دیشب در جریان بحث با كاربر مردتنها کاربر:Komeil 4life هم "از مرخصی" بازگشت.

قبلا ولی درموردی دیگر كاربر مردتنها برای من همین پیام را نوشته بود. تنها تفاوت هم فقط در مورد نام مقاله است:

ممنوعیت کپی

کاربر گرامی!

در بیشتر موارد موارد کپی خط‌به‌خط از وب‌گاه‌ها، وبلاگ‌ها یا کتاب‌ها خلاف قوانین و سیاست‌های اینجاست. به جای copy/paste کردن مطالب، می‌توانید آن را با انشای خودتان بازنویسی کنید؛ البته آوردن مطلب با تغییر اندک به طوری که نوشتهٔ جدید اثری منتج تلقی شود نیز در تضاد با قوانین است.
مقاله‌های ناقض حق تکثیر به دست مدیران حذف خواهند شد. به نظر می‌آید که شما قانون را در «ادموند آیرونساید» زیر پا گذاشته‌اید.
لطفاً «راهنمای حق تکثیر» را مرور کنید. اگر پس از خواندن راهنمای حق تکثیر به نظرتان رسید که قانون را زیر پا نگذاشته‌اید لطفاً در صفحهٔ بحث من یک پیام بگذارید و توجیهتان را ذکر کنید. با سپاس. ♦مرد تنها♦ ب۱۷ اوت ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۰۲ (UTC)پاسخ

بنابراین چنین به نظر میرسد كه منبع فحاشی ها و سایت سازی های اخیر یكی باشند، قبلا ترس از تفكرات قوم گرایانه به جای بی طرفانه بودن در تیم مدیریتی داشتم ولی اكنون به نظر میرسد كه اساسا به مرحله دیگری وارد شده ایم. برخی مایلند كه به جای بحث، از حربه سركوب نظری به هر قیمت و با هر وسیله ایی سواستفاده كنند. فكر میكنید كه آخر و عاقبت این كارها دانشنامه را به كجا میرساند؟ به نظر من باید در مقابل خرابكاران در هر پوشش و موقعیت و مقامی هم كه باشند ایستاد، وگرنه سواستفاده های این چنینی بسیاری دیگر از مطالب را نیز از قالب تهی میكند، مضافا این كه ابزار مدیریتی نیز دردست دارند و حتا حاضر نیستند كه هر دو نظر در كنار هم در مقاله ایل افشار بیایند. با تشكر از زحمات شما. ojanfar۱۵ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۵۸ (UTC)پاسخ
  • ترک تبار بودن ایل افشار در منابع تاریخی مختلف (اسلامی و غربی ، ایرانی (کسروی)) مورد تایید است. و یک نظریه نیست. قسمت اعظمی از ایل افشار در آذربایجان و کرمان یکجانشین شده اند.در صورت لزوم می توان ده ها منبع داخلی و خارجی برای این موضوع جمع آوری کرد.
  • کرد تبار بودن ایل افشار یک نظریه است از سوی آقای توحدی با انتشار کتاب حرکت تاریخی کرد ... در سالهای 1366 و 1378 مطرح شده است.قابل ذکر است ایل افشار مانند ایل قشقائی دارای طایفه ها و شاخه های غیر ترک هم است.


درود مجدد.

آیا كاربرى میتواند بگوید كه:

لطفا منابع معتبر ارائه بدهید. تحقیقات من نشان می‌دهد که مطالب آن کتاب صحیح نیست. لطفا منبع دیگری که آن را تایید کند بیابید.

یعنى هر كاربرى میتواند عملا كتب جدیدا منتشر شده را به عنوان منبع نپذیرد و به این ترتیب میتواند از زیر بار پذیرش تحقیقات جدید علمى نیز شانه خالى كند. و بگويد تحقیقات من نشان می‌دهد که...

و آیا كاربرى میتواند بگوید كه:

  • ترک تبار بودن ایل افشار در منابع تاریخی مختلف (اسلامی و غربی ، ایرانی (کسروی)) مورد تایید است. و یک نظریه نیست. قسمت اعظمی از ایل افشار در آذربایجان و کرمان یکجانشین شده اند.در صورت لزوم می توان ده ها منبع داخلی و خارجی برای این موضوع جمع آوری کرد.
  • کرد تبار بودن ایل افشار یک نظریه است از سوی آقای توحدی با انتشار کتاب حرکت تاریخی کرد ... در سالهای 1366 و 1378 مطرح شده است. قابل ذکر است ایل افشار مانند ایل قشقائی دارای طایفه ها و شاخه های غیر ترک هم است.


جالب اينكه كاربر خود فرضيه پردازى ميكند، بدون سند و اثبات:

قابل ذکر است ایل افشار مانند ایل قشقائی دارای طایفه ها و شاخه های غیر ترک هم است!!!ojanfar۲۲ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۰۱ (UTC)پاسخ

سر در گم

[ویرایش]

جدا" سردرگمم. این خانم گردآفرید که در صفحه اش نوشته مرخصی گرفته. خسته است و ... غیر از موافقت برای حذف که در ایام مرخصی انجام میدهد کار دیگری هم می کند؟ من که جز برچسب و موافقت برای حذف چیزی ندیدم. سرکارخان جدا" خسته نباشید.djingil۱۵ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۴۰ (UTC)پاسخ

بایگانی

[ویرایش]

درود. خبرداری شما اندرباب بایگانی در صفحه‌ی بحث جناب پارسا مطرح شده است لطفا سربزنید خبردار ایستاده‌ایم تا خبر شما را بشنویم. عزیزی۱۵ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۳۵ (UTC)پاسخ

==میرزا عیسی خیالی== این صفحه به بهانهٔ نداشتن محتوای کافی حذف شده است. این اولین باری نیست که صفحه‌های با محتوای مفید با این بهانهٔ واهی حذف می‌شوند. این شیوهٔ حذف کاملاً خلاف سیاست حذف سریع است. اتفاقاً بخش «آنچه ملاک نیست» برای این نوشته شده است که اشتباهاتی مانند این (در برداشت سیاست) پیش نیاید. در هر حال، من (به عنوان کسی که پدیدآوردندهٔ صفحه نیست) خواهان احیای آن صفحه‌ام و مدیران موظفند آن صفحه را احیا کنند و اگر بر حذفش اصرار دارند، سراغ نظرخواهی بروند. Alefbet۱۶ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۵:۴۹ (UTC)پاسخ

نظر شما

[ویرایش]

درود بر جناب به آفرید!

بحثی در اینجا در جریان است [۲] که اگر شما نظر خود را بدهید خوب میشود. من فکر میکنم کاربر: بهزاد در آخر بحث زیاده روی کرده ولی حرفش کاملاً درست است و من اصلاً نمیتوانم جناب Ali20wiki را درک کنم. این مقاله ابداً و اصلاً آکدمیک نیست. اولاً معلوم نیست نویسنده اش چه کاره هست؟ نه در انتهای مقاله بخش منبعی داره، نه قصدش این بوده که برای محافل آکادمیک بنویسد. حالا ایشان اصرار دارند که این منبع را در کنار بریتانیکا، ایرانیکا، و منابع معتبر بیاوریم. تصورش را بکنید دانشنامه بریتانیکا (که میتواند به عنوان الگویی برای ما باشد) این مقاله در روزنامه اعتماد را به عنوان منبع ذکر کند. آنوقت همه به آن میخندند و احتمالا ویرایشگر آن را اخراج میکنند. --دوستدار ویکی‌پدیا۱۶ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۱۶ (UTC)پاسخ

بله کلاً حق با شماست. روزنامهٔ اعتماد در بسیاری از موارد منبع بدی نیست. ولی در این مورد وقتی دارد ادعای تخصصی می‌کند منبع معتبری نیست. لااقل در حدی نیست که سخنش کنار ایرانیکا بنشیند. به‌آفرید۱۷ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۲:۱۱ (UTC)پاسخ

ممنون! سؤال دیگر، میخواستم مشغول به ترجمه en:Wikipedia:Avoid peacock terms شوم. آیا باید آن را «وپ:از کلمات طاووسی اجتناب کنید» بگذارم؟ اصطلاح «کلمات طاووسی» خیلی بگوشم آشنا نمیزند، و غلو آمیز یا ستایش آمیز نیز به نوعی ممکن است مفهوم غلط بودن توصیف را به همراه دارد که لزوماً صادق نیست. شاید هم «وپ:نشان دهید، نگویید» بد نباشد؟ --دوستدار ویکی‌پدیا۱۷ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۱۶ (UTC)پاسخ

peacock terms را به نظر من کلمات تکلف آمیز یا تملق آمیز ترجمه کنید.--آقا بهزاد۱۷ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۵۹ (UTC)پاسخ

تمايل من به سمت «وپ:نشان دهید، نگویید» است چون تعميم مناسبی به نظرم می آيد. به نظر شما چگونه است؟ --دوستدار ویکی‌پدیا۱۸ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۲:۳۱ (UTC)پاسخ
عنوانی که شما پیشنهادمی‌کنید اشارت به مسئلهٔ مهمی می‌دارد. ولی دقیقاً در راستای رهنمود نیست. گرچه هم‌پوشانی می‌دارد. خود من تکلف‌آمیز یا تملق‌آمیز را دوستر می‌دارم. حتی حاضرم خطر کنم و «بَزَک‌آلود» به کار برم. نکتهٔ دیگر اینکه اگر نکته‌هایی پیرامون ضرورت‌های دانشنامه‌ای‌نویسی و شبیه آن به ذهنتان می‌رسد که به نظرتان مهم است می‌توانید در قالب انشا بنویسید. مثلاً من ویکی‌پدیا:راهنمای مترجمان را نوشتم چون به نظرم آمد که خوب است علاقه‌مندان بدانند. برخی دیگر هم به صورت زیرصفحه هست و کاربران هم درآن دست برده‌اند چون کاربر:behaafarid/مقالهٔ خوب. به‌آفرید۱۹ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۱۵ (UTC)پاسخ
تشکر فراوان. ویکی‌پدیا:از کلمات تکلف‌آمیز اجتناب کنید‏ ايجاد شد. شاد و خرم باشيد. --دوستدار ویکی‌پدیا۲۰ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۲۶ (UTC)پاسخ

ضمنا به آفرید جان. من قصد دارم سیاستهای بیشتری را ترجمه کنم. به نظر می رسد بسیاری از کاربران ویکی فارسی با خیلی از مفاهیم اولیه دانشنامه نویسی نا آشنا اند. دقیقتر نوشتن قوانین و کامل بودن آنها به بالا بردن سطح ویکیفارسی کمک می کند. در ضمن لطفا نگاهی به مقاله پرچم ایران بیاندازید. این مقاله نامزد مقاله برگزیده شده و رای کافی آورده است. لطفا طبق قوانین ویکی فارسی در مود انتخاب (یا عدم انتخاب)آن اقدامات لازم را انجام دهید.--آقا بهزاد۱۷ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۱۴ (UTC)پاسخ

درود. ساز و کار برگزیده‌کردن مقاله در مقام نظر و در حال حاضر نیازی به دخالت مدیران نمی‌دارد. به‌آفرید۱۹ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۱۵ (UTC)پاسخ

اوژنفر

[ویرایش]

این مسئله اوژنفر و قطع‌دسترسی به بهانه‌های واهی تا کی قرار است ادامه پیدا کند. هنوز از بحث تاریخ تمدن بابل چیزی نگذشته است. تاکنون در مورد همین یک کاربر و ویرایش‌هایش چندین مورد خطای مدیریتی صورت گرفته و مدیران تاکنون یا از تصحیح خطا ابا داشته اند یا ترجیح می‌دهند خود را به ندیدن بزنند. Alefbet۱۷ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۰:۵۶ (UTC)پاسخ

با درود و اجازه صاحب خانه. بنظر من خیلی از مدیران از بابت این مسئله کمی شکاک هستند. چرا که اختلافات و dispute بین مدیران خیلی چیز بدی است، و تاثیرات بسیار منفی و الگوی نامناسبی برای کاربران میتواند داشته باشد، و احتمال بروز فراکسیونیسم بین مدیران را تقویت میکند (که در روزگاران قدیم بسیار می دیدیم). لذا بنظر من چارهٔ اینگونه مسائل همین است که این موضوع را مستقیما با خود مدیر مربوطه مطرح و دوباره مطرح کنید، چون بدون input خود مدیر مربوطه، مسئله را دشوار بتوان حل کرد. بعبارت دیگر، the only way is to keep talking and discussing the issues. دیدگاه من البته با دیدگاه برخی مدیران در مورد مسئله blocking کمی متفاوت است، و بنظر من برخی block های اخیر کمی سنگین بوده اند. اما باز با اینحال، تکثر و تنوع دیدگاه ها در میان مدیران چیزیست که در مدیران انگلیسی هم بسیار دیده میشود و کاملا بنظر من پذیرفتنی است (و باید باشد).
بنابراین مدیران در وضعیتی نیستند که بتوانند یکدیگر را واگردانی کرده و علنا بازخواست کنند. اما کاربران این قدرت را دارند. من بعنوان یک مدیر فوق فوقش در صورت درخواست میتوانم فقط یک block reveiw انجام دهم، که تازه آنهم لزوما حکم نهایی نیست، و بلاخره خود مدیر مربوطه باید تصمیم نهایی را بگیرند.
نظر حضار چیست؟ آیا پذیرفتندی؟--زرشک۱۷ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۱:۳۸ (UTC)پاسخ
این که اقدامات مدیریتی با چه ترتیبی انجام شود و چه کسی پیش‌قدم شود، فرع است. اصل این است که خطای مدیریتی صورت نگیرد و اگر گرفت، اصلاح شود. البته اگر مردتنها وظیفه‌اش را درست انجام می‌داد و خطایش را خودش تصحیح می‌کرد، همه راضی‌تر می‌بودند، اما نمی‌توان در صورت خودداری او از اصلاح خطایش، بقیه خود را به ندیدن بزنند و ادامهٔ آن خطا را مجاز بشمرند. Alefbet۱۷ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۱:۴۸ (UTC)پاسخ
در ضمن توجه کنید که مسئله سر کوتاهی یا درازی زمان بستن نیست که بتوان سر آن چانه زد یا نظر شخصی مدیران را دخیل کرد. سر اینست که آن بستن بر اساس ادعای غلط بوده و از اساس نباید انجام می‌شده است. ادامهٔ این بستن غیرقانونی تخلف عمدی مدیریتی است. Alefbet۱۷ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۱:۵۲ (UTC)پاسخ
به آفريد عزيز سلام به شما، ممنون از زحمات و كوشش شما براى روشن كردن مطالب مربوط به مقاله ايل افشار و رفع محدوديت 6 روزه از حساب كاربرى من. براى شما آرزوى تعطيلات شاد دارم.ojanfar۲۲ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۲۸ (UTC)پاسخ
درود بر شما. خواهش می‌کنم. امیدوارم شما هم تعطیلات خوبی بدارید. به‌آفرید۲۳ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۶:۳۲ (UTC)پاسخ

میترایسم و مسیحیت

[ویرایش]
با درود بر شما. بحثی در مورد ارتباط میترایسم و مسیحیت در صفحه بحث مقاله میترایسم در جریان است. خوشحال میشوم در بحث شرکت نموده و نظر خود را بگویید. با تشکر فراوان. سیمرغ۱۸ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۳۷ (UTC)پاسخ

مشکل من در نوشتن «همزه»

[ویرایش]

من یک توسعه دهنده ی وب هستم که در نوشتن همزه دچار مشکل و تردید شدم!! در کتاب های نوین ادبیات فارسی که برای کودکان طراحی شده است از «ی» برای همزه استفاده می شود. همچنین از برای من مشکل در تایپ کردن همزه مشهود است.

اینک به من بگویید در کلمه ی «صفحه» کدام نوع همزه بهتر است بکار رود و روش تایپ آن در رایانه چیست؟؛

صفحهٔ: [؟]

صفحۀ: [Shift+G]

صفحه ی: [ی]

خواهشمندم مرا راهنمایی کنید.

وب‌پدر۱۹ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۰:۵۶ (UTC)پاسخ

درود. اولی شیوهٔ مختار در ویکی‌پدیا و دستورخط فرهنگستان است. دومی با هر معیاری نادرست است. آن نویسه خاص رسم‌الخط اردو است و اصلاً نباید در فارسی استفاده شود. وپ:شیوه بخش دستور خط را ببینید. سومی هم به این شکل که شما نوشته‌اید چند درست نیست. البته کسانی یافت می‌شوند که آن را مختار دانند. ولی معمولاً آن را باید با فاصلهٔ مجازی به صورت «صفحه‌ی» نوشت. اینطور که به نظر می‌آید صفحه‌کلید شما حتی فاصلهٔ مجازی هم وارد نمی‌کند یعنی نمی‌توانید بنویسید «می‌نویسد» و به جای آن «می نویسد» می‌نویسید.‌ وپ:فارسی پاسخ بسیاری از پرسش‌های شما را می‌دارد. اگر صفحه‌کلید استاندارد نصب کنید (پیوندش در وپ:فارسی آمده‌است) همزهٔ روی ه (مورد نخست) با با shift + N وارد می‌شود. دومی را اصلاً نمی‌توان وارد کرد و فاصلهٔ مجازی با shift+B در بعضی فارسی‌سازها و صفحه‌کلید استاندارد در لینوکس فاصلهٔ مجازی با shift + space هم وارد می‌شود. به‌آفرید۱۹ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۰۱ (UTC)پاسخ


درود به «کاربر: به‌آفرید»

برای من امکان نصب صفحه‌کلید استاندارد فارسی -به دلیل استانداردهای وِیژه‌ای که بکار می برم- وجود ندارد. برای نیم‌فاصله از دکمه ترکیبی ALT+0157 استفاده می‌کنم که 0157 کد اسکی نیم‌فاصله در رایانه‌هاست. آیا «همزه» در مثال «صفحهٔ» کد اسکی دارد!؟ در این صورت کد اسکی آن چیست؟ خواهشمندم مرا راهنمایی کنید.

با سپاس فراوان وب‌پدر۲۰ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۲۳ (UTC)پاسخ

با اجازه صاحب خونه، با ذکر این که من روش سوم رو البته با فاصله مجازی قبول دارم. بهترین راه برای ساده کردن کار را همانا استفاده از ابزار های کاربر:حجت میدانم که میتوانید از اینجا کپی اش کرده و در مونوبوک تان قرار دهید.--هریوا۲۰ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۱۳ (UTC)پاسخ


درود به «کاربر: به‌آفرید» و دیگر کاربران که این بحث را می خوانند.

دوستان گرامی، من آخرین نگارش‌های دستوری فرهنگستان ادبیات فارسی را به رسمیت می شناسم، بنابراین روش بکار رفته در مثال اول (صفحهٔ) را می پذیرم. آیا «همزه» در مثال «صفحهٔ» کد اسکی دارد!؟ در این صورت کد اسکی آن چیست؟

خواهشمندم مرا راهنمایی کنید.

با سپاس فراوان، وب‌پدر۲۱ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۲:۴۶ (UTC)پاسخ

برنامهٔ Character map یا چیزی شبیه آن در ویندوز را اجرا کنید. این برنامه‌ای‌است که همهٔ نویسه‌ها را نشان می‌دهد. نویسهٔ « ٔ » را بیابید. در پایین پنجره کد آن را می‌نویسد. ابزارهای اضافه هم نصب توانید کردن چنان که هریوا گفت. از {{ی}} هم در مقاله‌ها استفاده توانید کرد: «خانه{{ی}}» خانهٔ.

مالر

[ویرایش]

درود بر به آفرید گرام. با اندوه دیدم که نبشته ی مرا در باره ی مالر زدوده اید. این نبشته بر پایه منابع بس ارجمند یکی از پرمایه ترین نبشته ها در تمام زبانهای ویکی است. آگر شما گلایه ها یی دارید چرا بر پایه سیاستهای ویکی آنرا در صفحه ی بحث مطرح نمی کنید؟ به امید آنکه دریابید که من این مهم را به خاطر فرهنگ میهنم بر عهده گرفته ام . در این سن وسال که من دارم و کارهای پژوهشی که میکنم درگیر شدن ناپخته به سزا نیست. با سپاس --Mahatma۲۲ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۳:۲۰ (UTC)پاسخ

درود. سبک نوشتاری شما صبر اجتماع را لبریز کرده‌است. من با توجه به شکایت کاربران عمل کردم.این نخستین مورد نیست. به‌آفرید۲۲ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۷:۱۲ (UTC)پاسخ

Bank of America

[ویرایش]

بانک آو آمریکا؟ من پیش‌تر در این مورد با زرشک (نیما) کلی (جر و) بحث کردم. من گفتم در منابع (معتبر) فارسی که دیده‌ام، همگی «بانک آمریکا» نوشته‌اند؛ کسی «بانک آو آمریکا» نمی‌نویسد. او ظاهراً اصرار به نوشتن نام متبوعش دارد. نظر شما؟ یک نیم‌نگاهی هم به برادران لیمن داشته‌باشید؛ یا برادران وارنر؛ فکر کنم به این بحث مربوط باشند. Raamin ب۲۴ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۱:۰۵ (UTC)پاسخ

راستش من از طریقهٔ اشاره به این مؤسسه در منابع فارسی اطلاع نمی‌دارم. ولی به نظرم یا باید کامل نام را ترجمه کرد یا اینکه صورت ملفوظ نام در زبان اصلی را نوشت. در موردِ bank of america از آنجا که فرانسوی‌ها و [بسیاری دیگر از جمله عرب‌زبانان] دست به ترجمهٔ آن نزده‌اند [و کل ترکیب اسم خاص است] من هم ترجیح می‌دهم که ترجمه نکنم. ولی حالا که قرار نیست ترجمه شود نباید به صورت فارسی‌وش نوشته شود: «بانک آو آمریکا» را نمی‌پسندم چرا که نه فارسی‌است و نه انگلیسی. «بنک آو امریکا» را دوستر می‌دارم. اگر نه «بانکِ آمریکا». به‌آفرید۲۴ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۳:۳۴ (UTC)پاسخ
در آلمان و فرانسه به Warner Bros.‎ هم دست نمی‌زنند. :)) منابعی که دیدم هم از این دست است: [۳] [۴] [۵] [۶]؛ حتی VOA. ‏Raamin ب۲۴ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۳:۴۳ (UTC)پاسخ
من لختی جستجو کردم و دیدم بی‌بی‌سی و همشهری و دنیای اقتصاد و دیگران صورت «آو»‌دار را به کار برده‌اند. بنابراین آوردن آن در ویکی فارسی بدعت نیست. به نظرم خوب است که این نام خاص را ترجمه نکرد. شما هم در خاص بودن نام مناقشه نمی‌دارید. و شیوهٔ موردنظرتان را به خاطر شیوعش مرجح می‌دانستید/می‌دانید. به‌آفرید۲۴ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۴:۰۳ (UTC)پاسخ
معتقدم وارنر برادرز هم نباید ترجمه شود. همانطور که یونیورسال استودیوز و پارامونت پیکچرز را ترجمه نمی‌کنیم. ظاهراً پیشاهنگانْ ترجمهٔ این یکی را ساده‌تر از ترجمهٔ دیگرها یافته‌اند و فقط به این یکی سوءقصد کرده‌اند! به‌آفرید۲۴ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۴:۰۶ (UTC)پاسخ
البته توجه دارید که Wrner Bros.‎‏، Warner Bros.‎ است! ;) Raamin ب۲۴ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۴:۱۱ (UTC)پاسخ

Vuze

[ویرایش]

چطور تلفظ می‌شود این؟ ووز؟ ویوز؟ :) Raamin ب۲۴ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۳:۱۵ (UTC)پاسخ

من ویوز می‌خوانم. با views هم هم‌آوایی می‌دارد: Homophone. به‌آفرید۲۴ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۳:۲۳ (UTC)پاسخ


باز هم مردتنها ۲

[ویرایش]

به آفرید عزیز سلام به شما. با وجود اینكه 3 بار به كاربر مردتنها گفتم كه براى من هیچ پیامى نگذارد:

شما دیگر حق ندارید در صفحه بحث كاربرى من هیچ پیامى بگذارید، اگر مطالب مربوط به مدیریت بود، مدیر به آفرید میتوانند براى من پیام بگذارند.ojanfar ‏۲۳ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۲۷ (UTC)

اگر هر پیامى در صفحه كاربرى من (كه خصوصى است) بگذارید، ایجاد مزاحمت است و منجر به طرح قضیه در صفحه مدیران میشود، با توجه به غرض ورزى و دروغگویى شما مایل به هیچ نوع تماسى با شما نیستم. اگر مطالب مربوط به مدیریت بود، مدیر به آفرید میتوانند براى من پیام بگذارند.ojanfar ‏۲۳ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۴۰ (UTC)

كاربر مرد تنها مگر قبلا در صفحه كاربرى شما ننوشتم كه:

...با من نه تماس بگیرید و نه درصفحه كاربرى من چیزى بنویسید ، اگرهم خلافى باشد ، دیگر مدیران و ترجیحا مدیر به آفرید را خبر كنید ، همانطور كه نوشم صفحه بحث كاربران صفحه بحث كاربر است و بنده هم موظف نیستم كه با شما تماسى بگیرم، و گرنه مجبورم كه مدیر به آفرید را در جریان بگذارم ، ا ین باید براى شما مفهوم باشد كه همه كس نمیتواند در همه جا محبوب باشد، شما ممكن است كه درمحفل دوستان خودتان در ویكى محبوب باشید ولى صفحه بحث من جایى براى شما ندارد.ojanfar ‏۲۵ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۲۴ (UTC)

ولى ایشان به دلایلى نپذیرفته و دنبال جنگ روانى است و ا یجاد مزاحمت میكند، لطفا هر پیامى مربوط به مدیریت بود یا شما و یا یكى دیگر از مدیران اقدام كنید. حتى در این مورد هم كه مطمن نبودم از تارانت پرسیدم: بحث کاربر:Taranet

درود. لطفا این رو ببینید: ژولیوس و اتل روزنبرگ حلال است یا حرام؟ojanfar۲۶ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۱۵ (UTC)پاسخ

ولى كاربر مردتنها، خود را قاطى مطلب میكند:

برادر من آقا جان کپی نکنید چطوری بگویم کپی نکنید.کپی نکنید.دفعه بعدی حتما یکماه دسترسیتان را می‌بندم.کپی نکنید کپی نکنید.مثال این از اینجا .

كاربر مردتنها، بدون اینكه منتظر جواب تارانت بماند،با لحنى پرخاشگرانه خود را قاطى مطلب میكند! گویی من از وى سوالى كرده ام!

رفتار كاربر مردتنها پرخاشگرانه است. و بنده هم صراحتا به وى گفته ام كه مایل به تماس با وى نیستم. مگر كاربر مردتنها ، تنها مدیر ویكى فارسى است؟ مگر كسى به وى اختیار داده كه حتما با من در تبادل نظر و بحث بماند، كار ویكى فارسى بدون مرد تنها شروع شد. عدم حسن نیت مرد تنها پس از راى منفى من به وى كاملا مسجل و آشكار است، با حذف مقالات كوتاه و بلند من شروع شد به خاطر مقاله افشار كه من نظرى غير از نظر كاربر مردتنها داشتم، حساب كاربرى من را باوجود توضيحات شما بست. عملكرد كاربر مردتنها ترورفكرى آشكار است. اگر هم من اشتباهى میكنم (كه ممكن است اشتباه كنم) ولى باز هم دلیلى نیست كه با این كاربر باید در تماس بمانم، یكى به دو كردن هاى این كاربر وقت زیادى را هدر میدهد. وقت من و همه كاربرانى كه به كاربر مرد تنها اعتراض میكنند و برا ى روشن كردن اشتباها ت مدیریتى وى میكوشند.

وقت دارد عملا به هدر میرود. كاربر مرد تنها جدیدترین مدیر ویكى فارسى است، ولى به دلایلى نامفهوم خود را همیشه محق و معصوم میداند، تمام این وقتى كه براى این بحث ها هدر میرود، میتواند مفیدتر براى ویكى مصرف شود، اگر به ایشان مطلب تفهیم شود:

كاربر مردتنها شما دیگر حق ندارید در صفحه بحث كاربرى من هیچ پیامى بگذارید، اگر مطالب مربوط به مدیریت بود، مدیر به آفرید و ديگر مديران میتوانند براى من پیام بگذارند.

با تشكر از زحمات شما و به امید پایان دوره ترور فكرى در ویكى فارسى. پیشاپیش ممنونم.ojanfar۲۶ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۱۹ (UTC)پاسخ

جناب به‌آفرید بسم‌الله بفرمایید شما هم نظرتان را اعلام کنید.کپی کاری را حلال بفرمایید تا ماهم تکلیف خودمان را بدانیم.فعلا که گویا شما اینجا پیش‌ نماز هستید.دوباره بروید به کاربر اخطار بدهید ! این رفتار شماست که وضعیت را اینطوری می‌کند. ♦مرد تنها♦ ب۲۶ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۲۵ (UTC)پاسخ
(تعارض) اخطار را كه خود شما داده اید همین ۱ ساعت قبل ، بحث اخطار نیست، بحث این است كه چرا ایجاد مزاحمت میكنید با وجود این كه انسانى مایل به تماس با شما نیست؟ مگر آسمان مدیریت باز شده و فقط شما مدیر شدین؟ انسان هاى دیگرى هم قبل از شما مدیر بودند.ojanfar۲۶ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۴۱ (UTC)پاسخ
معیار من قانون است ویکی‌پدیا مال شمانیست و متعلق به من هم نیست.هرجا خطا کنید من بالا سرتان هستم ♦مرد تنها♦ ب۲۶ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۴۸ (UTC)پاسخ
یادش به خیر .خیلی حرف داشتم که بزنم.اما حیف ! به‌آفرید عزیز ایدون هست !شما هم اگر دوستی دیدید که مدت‌هاست بر سبیل خطا گام بر می‌دارد با عنایت به ابیات فوق تصویر روبرو را نثارش کنید.با توجه به نصحیت شما ♦مرد تنها♦ ب۲۶ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۴۹ (UTC)پاسخ
(تعارض) این حرف شما هم پناه بردن پشت قانون است كه عملكرد خود را لاپوشانى كنید، قانون گفته بود كه در مطلب ایل افشار مطلب منبع دار را بدون بحث حذف كنید!؟ قانون گفته بود كه در همان بحث اعلام كنید كه: من تحقیق كرده ام كه ...و با اعلام این كه تحقیق كرده ام... بروید و حساب كاربرى را كه مخالف نظرى شما بود با دروغ گویى ببندید؟ به دروغ بنویسید كه حساب كاربر 3 روز بسته میشود ولى عملا 6 روز بسته بود؟ شما خیلى سا ده تازه كار هستید در مدیریت و خطاكار در مدیریت. و از امكانات مدیریتى براى جا انداختن نظرات خود سواستفاده میكنید، همین كار شما هم اسباب اعتراض دیگر كاربرها به شما شد.ojanfar۲۶ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۱۸ (UTC)پاسخ
فکر نمی‏کنم کسی بتوانید تعیین کند که کدام مدیر به وی اخطار بدهد و کدام یک ندهد.یا دور صفحه بحثش حصار بکشد و فقط عده‏ای را به آن راه بدهد!!--   iroony   ۲۶ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۱۰ (UTC)پاسخ
جناب اوجانفر صفحه‌ی بحث متعلق به شما نیست که در مورد استفاده از آن به دیگران دستور بدهید. صفحه‌ی بحث کاربران متعلق به ویکی‌پدیا و در اختیار کاربران است. en:WP:UP#OWN -- میثمψ ‏ ‏۲۶ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۲۲ (UTC)پاسخ
كاملا مقدور است، صفحه كاربرى اوژن فر مربوط است به تماس هاى من با ديگر كاربران و اگر نخواهم با كا ربر خاصى تماس بگيرم ، مختارم، مضافا اين كه كاربرى مدير باشد و سواستفاده مديريتى هم بكند، تماس با كاربر مردتنها وقت هدر رفته است، بنابراين بهتر است كه اين تماس اصلا نباشد، مگر مرد تنها، تنها مدير ويكى فا رسى است؟ojanfar۲۶ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۲۷ (UTC)پاسخ
به شما گفته شد که صفحهٔ بحث کاربری در تملک شما نیست؛ نمی‌توانید برای دیگران تعیین تکلیف کنید. Raamin ب۲۶ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۴۲ (UTC)پاسخ
یاد این تیم‌هایی افتادم که می‌گویند فلان داور نباید بازی‌های تیم ما را قضاوت کند. این با هیچ منطقی سازگار نیست. اگر مدیر کار اشتباهی کرده می‌توان اشتباهش را تذکر داد و نهایتا در تام مطرح کرد. ولی کسی نمی‌تواند بگوید من از این مدیر خوشم نمی‌آید پس او حق ندارد چیزی به من بگوید. رسوم خطرناکی دارد باب می‌شود.--همان۲۶ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۰۶ (UTC)پاسخ
ولی نباید روی اعصاب کاربران هم راه رفت و اگر مدیری می‌بیند با کاربری دچار مشکل شده است بهتر است برخورد با او را به مدیر دیگری بسپارد. محاصره کردن افراد و آنان را به شدن عصبی کردن عمل پسندیده‌یی نیست. همیشه می‌توان با گفت‌وگوی منطقی و درست به نتیجه رسید مگر این که قصد انتقام‌کشی یا بیرون کردن حرف از گود باشد. عزیزی۲۶ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۴۱ (UTC)پاسخ
همین به‌آفرید چند بار توصیه کرد! اما وقتی گوش نمی‌کند ! فقط با ترولینگ و مظلوم نمایی سعی برا پیشبردن کپی‌کاری دارد چه کار کنم.انتظار دست گل که ندارید ؟ بماند که دسته گل هم فرستادیم.همین شما بروید بگویید کپی نکند اگر نکرد هرچه شما بگویید !می‌دانید که من حرف شما را قبول دارم.بروید بگویید کپی نکند.اگر کپی نکند من هم با وی کاری ندارم. ♦مرد تنها♦ ب۲۶ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۴۵ (UTC)پاسخ
در ضمن سعی نکنید القا کنید که من با کسی مشکل دارم.من با کسی مشکل ندارم. ♦مرد تنها♦ ب۲۶ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۴۷ (UTC)پاسخ
من پیوند به ژولیوس و اتل روزنبرگ را پی گرفتم. چیزی که من دیدم یک جمله با قید منبع بود که تصور نمی‌کنم کپی‌رایت نقض شده باشد. مگر آن که از تاریخچه حذف شده باشد که من بی‌خبر باشم. به هر حال به نظر می‌رسد جناب اوجانفر به‌شدت زیر ذره‌بین قرار گرفته‌اند. این موجب آزار خود شما هم می‌شود. ضمنا هم نیست شما با کسی مشکل دارید یا نه به هر حال ایشان با شما مشکل دارند چرا به این مشکلات دامن بزنیم بهتر نیست حل‌اش کنیم یا حداقل عمیق‌ترش نکنیم؟ عزیزی۲۶ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۵۸ (UTC)پاسخ
برادر من ! کپی و پیست کردن با منبع بی منبع در هر حالتی حرام است.ویکی‌پدیا کپی‌پدیا نیست.کپی رایت نقض شده‌است.اگر نمی‌دانید بپرسید. ♦مرد تنها♦ ب۲۶ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۰۱ (UTC)پاسخ
اول این که من برادر شما نیستم. دوم این که شما تصورتان اشتباه است نقل مطلب در حد متعارف از منابع هم در ویکی‌پدیا هم در جاهای دیگر طبق قوانین ایران و آمریکا هر دو مجاز است. ندانستن‌اش برای من و آقای اوجانفر عیب نیست ولی برای شما که مدیر هستید مسلما عیب محسوب می‌شود. عزیزی۲۶ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۱۴ (UTC)پاسخ
بله. نقل مطلب برای پیش‌برد مقصود در حدود متعارف و نیز در قیاس با کل حجم اثر نوشته‌شونده بلامانع است. لیک نقل قول صریحاً مشخص باید شود. یعنی معلوم شود که این متن آورده‌شده انشای ما نیست: مثلاً می‌توان نوشته را در گیومه گذاشت. این همه جار و جنجال، سر یک جمله، کمی خنده‌دار است. مشکل آن جمله به راحتی قابل حل بود خصوصاً اینکه آورندهٔ آن با دقت منبع را یاد کرده بود. البته بهتر است که تا جای ممکن هنگامی که واقعیت‌های بیرونی توصیف می‌شود از نقل قول اجتناب کرد چرا که نقل قول دست‌وپای ویراستاران بعدی را می‌بندد و جرح‌وتعدیل مطلب را دشوار می‌کند. به‌آفرید۲۷ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۲:۰۷ (UTC)پاسخ
پ.ن. وانگهی الان دیدم که شرط مشخص‌کردنِ صریحِ مطلب نقل شده برآورده شده‌است. از لحاظ حقوقی/قانونی مشکلی نمی‌دارد! قفل‌کردن صفحه بیمورد است. به‌آفرید۲۷ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۲:۱۶ (UTC)پاسخ
در ضمن برای سایر کاربران فهیم.این وبگاه‌ لوموند دیپلماتیک با توجه خود وبگاه "کليه حقوق براي نشريه لوموند ديپلوماتيک محفوظ است" دارای کپی رایت به شکل کامل است و با توجه به قانون ویکی‌پدیا "جملهٔ «تمام حقوق محفوظ است» یا «All rights reserved» تیر خلاص محسوب می‌شود. اگر این جمله در آن وبگاه آمده باشد نقل خط ‌به‌خط مطلب ایراد دارد و هر گزارهٔ دیگری که پیرامون حق تکثیر آمده باشد باطل است. با این حال می‌توان با ذکر منبع از مطالب آن استفاده کرد."بنابراین نقل قول خط به خط از آن به هیچ وجه قانونی نیست و از لحاظ حقوقی کاملا مشکل‌دار است.گرچه فعلا به خاطر خاطرخواهی از لحاظ حقوقی/قانونی مشکلی نمی‌دارد.ولی اگر کس دیگر اینجا را خواند بداند که مشکل‌های اساسی دارد ♦مرد تنها♦ ب۲۷ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۲:۵۵ (UTC)پاسخ
پیش‌تر به شما توضیح داده‌ام. در همین راهنما حق تکثیر بخش نقل قول داخل گیومه هم توضیحات کافی ذکر شده‌است. بیشتر دقت کنید و شتاب‌زده حکم صادر مکنید. به‌آفرید۲۷ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۴:۴۱ (UTC)پاسخ
عجب ! ♦مرد تنها♦ ب۲۷ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۲:۲۱ (UTC)پاسخ
اوکی ! کپی حلال ! ♦مرد تنها♦ ب۲۷ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۲:۲۴ (UTC)پاسخ
متأسفانه با دقت نخوانده‌اید: دو خط بالاترش یکی از شروط کپی را گفته بودم. به‌آفرید۲۷ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۲:۲۸ (UTC)پاسخ
بعدش مهم است.شما که دیوان‌سالارید اینگونه کپی کاری مجاز می‌شمارید از کسان دیگر انتظاری نیست ! ♦مرد تنها♦ ب۲۷ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۲:۳۰ (UTC)پاسخ
آن پیوندی که دادید قبلش است و نه بعدش. آن خط تبصره را افزودم تا به اشتباه نیفتید. شما تبصره را نخوانده‌اید! بیشتر دقت کنید. به‌آفرید۲۷ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۲:۳۴ (UTC)پاسخ
شما هم اینجا را بخوانید :یک عمل مدیریتی را در صورتی که می‌دانید مدیری دیگر با آن مخالف است اصلاً تکرار نکنید.نباید که کل قوانین را برایتان تکرار کنم؟ ♦مرد تنها♦ ب۲۷ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۲:۳۵ (UTC)پاسخ
از کارت سفیدم استفاده کردم. متأسفانه تجربه نشان داده‌است که شما اگر هم از پذیرفتن اشتباه‌های مدیریتی‌تان ناتوان نباشید، در پذیرفتنشان بیش از اندازه اهمال می‌کنید و در این میان وقت و انرژی کاربران را هدر می‌دهید. چنان که بارها گفته‌ام و گفته‌اند اشتباه‌کردن عیب نیست و همه ناگزیر از آنیم ولی رفتار نادرست پس از اشتباه و اصرار بر اشتباه به هیچ روی پسندیده نیست. پروژه نباید تاوان کژوری‌های شما را بپردازد. به‌آفرید۲۷ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۲:۵۶ (UTC)پاسخ
شما دارید کژروی می‌کنید ! چون من طرفدار شما نیستم؟ چون برایتان خبر دار نمی‌ایستم؟ چون برای شما کل نمی‌کشم؟کرژروی می‌کنم؟ شما که در کژروی ید طولا دارید ! قضیه شروین که یادتان نرفته ! قبلا بهتان گفته‌ام دوباره می‌گویم استاندارد دوگانه بدترین کژرویست ! ♦مرد تنها♦ ب۲۷ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۳:۰۱ (UTC)پاسخ
حداقل قوانینی که خودتان ترجمه کرده‌اید را بخوانید ! ♦مرد تنها♦ ب۲۷ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۳:۱۳ (UTC)پاسخ
شما خیلی عصبانی هستید. من همچنان می‌کوشم مشفقانه پاسختان را بدهم باشد که خیری از آن بر آید. آن قوانین را من ترجمه نکرده‌ام بلکه خودم نوشته‌ام. این قوانین برای کسانی‌است که آگاهی چندانی از کپی رایت نمی‌دارند. کپی‌رایت مبحث پیچیده‌ای‌است و ریزه‌کاری زیاد دارد. انتظار نمی‌رود که همه وقت بگذارند و همهٔ این ریزه‌کاری‌ها را به خاطر بسپارند. پیش‌تر برایتان توضیحاتی داده بودم و خطوط کلی رعایت حق تکثیر را ترسیم کرده بودم و به برخی ریزه‌کاری‌ها هم ضمن تبصره‌هایی اشاره کرده‌ام. اینک معلوم شده‌است که شما به آن تبصره‌ها عنایت نداشته‌اید. تا اینجا عیبی ندارد. قضیه‌ای پیش آمد و شما به خاطر شناخت ناکافی (که باز هم چندان عیبی ندارد) قضاوت نادرست کردید. بحث به صفحهٔ من کشیده شد و من حکم صحیح را که مبتنی بر منابع معتبر است عرض کردم. به علاوه به شما نشان دادم که به شخص شما هم این نکته را ضمن تبصره‌ای گوشزد کرده بودم. شما بر آشفته‌اید و قضیه را شخصی کرده‌اید. فریاد واکپی‌رایتا سر داده‌اید. این رفتارها مذموم است. بروید کمی به رفتار خویش بیندیشید و با روحیهٔ بهتر باز آیید. به‌آفرید۲۷ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۳:۴۲ (UTC)پاسخ
در ادامه: در همین قوانین ویکی‌پدیا که مرا به خواندنش توصیه کرده‌اید آمده‌است: «نقل قول داخل گیومه از منبع دارای حق تکثیر به صورتی که این نقل قولها بخش اعظم مقاله را تشکیل ندهند، مشکلی ندارد.» اینجاست که باید این اصطلاح لاتین را به زبان راند: Res ipsa loquitur. که معنی فارسی‌اش می‌شود: موضوع گویاست. ‏۲۷ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۴:۰۹ (UTC)
جناب به‌آفرید، از نظر شما بخش اعظم یعنی چقدر؟ ۰٫۷ از ۱٫۷ کیلوبایت مطالب نوشته‌شده در این نسخه نقل قول است که می‌شود بالاتر از ۴۰ درصد کل (نسبت مطالب نگاشته به کپی در حد ۱ به ۰٫۷ است!)-- میثمψ ‏ ‏۲۷ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۷:۰۰ (UTC)پاسخ
کسی که آن صفحه را ببینید به هیچ وجه نمی‌گوید بخش اعظم یا حتی بخش بزرگی از صفحه نقل قول است. همین کافی‌است. به‌آفرید۲۷ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۲۳ (UTC)پاسخ
و البته قضیه کمی پیچیده‌تر است. ویکی‌گفتاورد نمونهٔ بارزی از مصادیق این پیچیدگی‌است. چرا که کل صفحه نقل قول است و مشکل هم نمی‌دارد. به‌آفرید۲۷ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۲۸ (UTC)پاسخ
نقل قول جزو استفاده منصفانه است. بنابراین در شرایطی که معادل آزاد آن را بتوان تهیه کرد (بازنویسی متن) نقض حق تکثیر به حساب می‌آید. مگر در شرایطی که بخواهیم نظر شخص (یا سازمان) خاصی را نقد و بررسی کنیم. شما در این مقاله نقد یا معرفی نظر شخص خاصی را مشاهده می‌کنید؟ -- میثمψ ‏ ‏۲۷ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۳۱ (UTC)پاسخ

اصل متن این است Brief quotations of copyrighted text may be used to illustrate a point, establish context, or attribute a point of view or idea. . چنان که از آن بر می‌آید کاملاً در اینجا وارد است. همانطور که بالاتر نوشته‌ام من شخصاً نمی‌پسندم. ولی وارد است. به‌آفرید۲۷ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۳۷ (UTC)پاسخ

از نظر شما دقیقاً شامل کدام مورد است؟ -- میثمψ ‏ ‏۲۷ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۱۶ (UTC)پاسخ
بیشتر مخلوط اولی و دومی. کلاً بیان دیدگاه بز بلاگردان است. به‌آفرید۲۷ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۱۸ (UTC)پاسخ
بیان دیدگاه! در مقاله که حکم کلی در مورد وحی بودن مقاله‌ی لموند داده‌شده‌است نه بیان دیدگاه. ولی ممنون جواب خودم را گرفتم! -- میثمψ ‏ ‏۲۷ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۲۴ (UTC)پاسخ
منظور از «بیان دیدگاه» ذکر محتوای نقل قول بود نه غرض آورنده آن. یعنی نقل قول بیانگر فلان دیدگاه است. فارغ از اینها: احتمالاً دانستنش برایتان جالب است: شیوه‌نامه شیکاگو از اصطلاح‌های illustrate و buttress. استفاده کرده‌است. من هم بالاتر اصطلاح «پیش‌برد مقصود» را به کار برده‌ام. فکر کنم معادل فارسی خوبی‌است که جان کلام را می‌رساند. به‌آفرید۲۷ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۴۷ (UTC)پاسخ
میثم عزیز! نمی دانم از چه دفاع می کنی. مقاله ی ژولیوس و اتل روزنبرگ را من خیلی وقت پیش نوشتم. مقاله ی خردی بود با استاندارهای حداقلی حالا کاربر دیگری آمده است جمله یی را از منبع معتبری نقل کرده است و منبع داده است. نقل قول کوتاه است حتا در این مقاله ی خرد هم کوتاه محسوب می شود و کپی رایت نقض نشده است.(آیا خواندن این نقل قول شما را از خواندن مقاله ی اصلی بی نیاز می کند؟ نقض را از زاویه مبدا باید نگاه کنید نه مقصد.) اگر قرار باشد این را نقض کپی رایت تلقی کنیم بسیاری مقالات ویکی پدیا نقض کپی رایت محسوب می شود. رفتار جناب مردتنها در توهین به دیگران و بعد جنگ ویرایشی راه انداختن و بعد حفاظت از مقاله اعمالی نیست که کاربر بسیار فهمیمی چون شما که مخالف سواستفاده از قدرت هستید از آن دفاع کند. عزیزی۲۷ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۲۴ (UTC)پاسخ
جناب عزیزی، لطفاً نیت دیگران را تعبیر نکنید. من قصد دفاع از هیچ شخصی را ندارم. تنها دیدگاه خودم را بیان کردم. اینکه نقل قول در یک مقاله جای متن اصلی را بگیرد یا نگیرد ربطی به سیاست‌های حق‌تکثیر ندارد. نقل قول شامل استفاده‌ی منصفانه نیست مگر در حالتی که قصد داشته باشیم به بیان، نقد یا بررسی دیدگاه دیگران بپردازیم. هنگامی که می‌شود متن بازنویسی‌شده‌ای جایگزین شود، نقل قول نقض حق تکثیر به شمار می‌آید. (لینک به سیاست در بالا موجود است) اما انگار نظر دوستان چنین نیست. -- میثمψ ‏ ‏۲۷ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۳۳ (UTC)پاسخ
من نیت شما را تعبیر نکردم. به هر حال از شما انتظار داشتم اگر می‌بینید من کپی‌رایت را نقض کرده‌ام در صفحه‌ی بحث‌ام به من یادآوری کنید. ظاهرا انتظار زیادی بود. چشم دیگر چنین انتظاری از شما هم ندارم. عزیزی۲۷ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۴۷ (UTC)پاسخ
گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله ماستآنچه البته به جایی نرسد فریادست

ارادتمند --دانقولا۲۷ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۵۹ (UTC)پاسخ

کپی رایت و استفاده منصفانه

[ویرایش]

خوب با خواندن مطالب بالا متوجه شدم باید این موضوع کپی رایت و استفاده منصفانه در نقل قول را برایتان دوباره شرح دهم.امیدوارم خوب گوش کنید که حکم اینست و لاغیر !

درمورد موضوعاتی که میثم گفت من هم دوباره می‌گویم البته انتظار ندارم که گوش کنید اما امیدوارم یادتان نگه دارید.

آن حدی که به اجازه نقل قول داده شده طبق بیان شما

Brief quotations of copyrighted text may be used to illustrate a point, establish context, or attribute a point of view or idea

است.این هم کامل درست است.

اما شما یک نکته کوچک که بعد نوشته را دقت نکرده‌اید.این استفاده منصفانه‌است که به ما اجازه می‌دهد که نقل قولی از یک مطلب را برای پیش‌برد مقصود یا بیان منظور استفاده کرد.

این اصلا بدین معنی نیست که کسی مجاز است با ذکر منبع چیزی را جایی کپی کلمه به کلمه بکند.این به ما اجازه میدهد که برای بیان نظر کسی یا مقصود خاصی از یک قمستی از متن یا سخن کسی به صورت کاملا محدود برای بیان منظورش استفاده کنیم.با ذکر مثال می‌گویم که برایتان بهتر جا بیفتد:

فرض می‌کنیم احمدی نژاد در یک سخنرانی گفته: «عده‌ای قیافه روشنفکری می‌گیرند اما به اندازه بزغاله هم از دنیا فهم و شعور ندارند». بعد کاربری می‌خواهد در مقاله‌ای از این مطلب استفاده کند.اینجا می‌آیند با عطف با استفاده منصفانه می‌گویند با ذکر منبع یک قسمت جزیی را برای پیش برد مقصود و بیان منظور استفاده کنید ! و یا اینکه در حالتی که چند نظر متفاوت در مورد موضوعی خاص وجود داشته باشد. در اینصورت هر کدام از نظرات بصورت جداگانه نقل می‌شود تا خواننده بتواند تفاوت‌های آنها را از منبع اصلی دریابد.

در حالتی که مخالفی با موضوع نقل شده وجود نداشته باشد، آن موضوع بصورت یک fact بوده و از آنجایی که معادل آزادی می‌توان برایش نوشت، استفادهٔ منصفانه در آن مصداق ندارد.

همچنین متن نقل‌قول باید کاملاً از بخش‌های دیگر مقاله جدا شده و بطور واضح اشاره شود که این نقل قول مربوط به چه کسی است.

غیر قابل قبول است.

خلاصه بهی جان ! توصیه می‌کنم practice what you preach  ! حالا اینجا چه می‌گویند؟ می‌گویند:Res ipsa loquitur ! الغرض کپی رایت موضوع نیست که که به خاطر من و یا شما تغییر کند.در ضمن عده‌ زیادی از ویکی‌نویسان معتقد هستند پروژه‌هایی نظیر ویکی‌گفتاورد اساسا با کپی‌رایت در تضاد هستند.به هر حال وقت خوش ! ♦مرد تنها♦ ب۲۷ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۳۷ (UTC)پاسخ

جالب است! چهار سال پیش که داشتیم در این‌جا با روزبه و شروین و جناب به‌آفرید در مورد کپی‌رایت گفت‌وگو می‌کردیم و از خانم شادی صدر هم خواهش کردیم نظر بدهند جای شما خالی بود که بیاید حرف‌های بدیهی بزنید و دیگران را غیر متخصص بخوانید. حالا چه چیز را می‌خواهید ثابت کنید؟ دیگر از هیچ مقاله‌یی نقل قول نباید بیاوریم وگرنه جناب‌عالی دست‌رسی‌مان را قطع می‌کنید؟ بهتر نیست کمی از کمیت فعالیت خود در ویکی‌پدیا بکاهید و سعی کنید مقاله بنویسید. برای شروع توصیه می‌کنم سعی کنید مقاله‌یی بنویسید که بشود به عنوان مقاله‌ی برگزیده انتخاب‌اش کرد. آن‌وقت خودتان دست‌تان می‌آید که نقض کپی‌رایت چیست و چرا مقاله‌ی خوب نیاز به نقل قول دارد. چیزهای اختراع نشده بسیار است نیاز به اختراع مجدد چرخ نیست. کاش آقای احمدی‌نژاد این‌همه در تلاش نبود که پیش‌کسوت‌های‌اش را خراب کند و خود را عقل کل بداند و برای لاپوشانی اشتباهات خود آمار و ریاضیات و اقتصاد را به نفی کند. عزیزی۲۷ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۳۱ (UTC)پاسخ
دوباره می‌گویم در چیزی که از آن سر در نمی‌آورید دخالت نکنید.بگذارید آنها که می‌دانند حرف بزنند.شما مشخصا صحبت‌های بالای مرا نخوانده‌اید.یا می‌خوانید و احساس می‌کنید که خیلی پیچیده هستند.به هر حال هر کسی را بهر کاری ساخته‌آند ♦مرد تنها♦ ب۲۷ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۳۷ (UTC)پاسخ
جناب مردتنها با تحقیر بزرگان به بزرگی نمی‌توانید دست پیدا کنید. متاسفانه روز به روز دارید بیشتر سقوط می‌کنید. مراقب خودتان باشید. عزیزی۲۷ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۴۱ (UTC)پاسخ
بزرگان باید مثل بزرگان رفتار کنند.خیلی راحت می‌توان مثل علی پارسای بزرگ بود.خیلی سخت نیست.انشالله می‌توانید.بحث من و به‌آفرید یک بحث تخصصی کپی‌رایت است من و خیلی از مدیران و افراد دیگر در ویکی‌پدیا معتقدیم تا آنجا که می‌شود متنی را بدون استفاده منصانه نوشت نباید کپی‌رایت را نقض کرد.مگر اینکه بدلایل مختلف نشود.خواستید بعدا برایتان بیشتر توضیح می‌دهم.اینکه شما چهار سال اشتباه کرده‌اید توجیهی برای اشتباهات بعدی نیست.البته به‌آفرید خودش می‌داند که من چه می‌گویم اما فعلا ..... ♦مرد تنها♦ ب۲۷ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۴۷ (UTC)پاسخ
منظورم از «بزرگان» جناب به‌آفرید بود نه خودم. باز هم به شما توصیه می‌کنم حد و حدود خود را بیابید. مانند قلک خالی سروصدا راه نیاندازید. حرفی از من نخواهید دیگر شنید. بگذار ساکنان پوست گردو دل‌خوش به فرمانروایی جهان باشند. عزیزی۲۷ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۵۹ (UTC)پاسخ


كاربر گرامى مردتنها لطفا حالت پرخشاگرانه خود را به کنار بگذارید. شنيدن كلمه "منصفانه" از زبان شما عجيب است. شما كه اين قدر قوانين را ميشناسيد و ماده به ماده تفسير ميكنيد پس چرا به خاطر مقاله افشار آن بساط را راه انداختيد و مقاله منبع دار را بدون دليل فقط با گفتن اينكه:

تحقیقات من نشان می‌دهد که مطالب آن کتاب صحیح نیست!! [[کاربر: مرد تنها[[ ‏ ۱۵ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۱:۱۱ (UTC)

معدوم كرديد و چند دقيقه بعد هم كاربر ناشناس آن مقاله منبع دار را معدوم كرد و يك چيز ديگر به جايش گذاشت آن هم بدون بحث و فحص چون شما حساب كاربرى مرا به مدت 2 هفته بستيد و فقط تحت فشار كاربران و مديران بعد از 6 روز باز كرديد و گفتيد 3 روز بسته شد.

جدا كه عجب قانون دان و منصف هستيد!! ojanfar۲۷ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۱۴ (UTC)پاسخ

کسی با کسی دشمنی ندارد دوستان! خیلی خصمانه نوشته‌اید. این بحث‌ها بیشتر با «فرض سوء نیت» سازگار است. جناب عزیزی بهتر بود بجای تشبیه مردتنها به احمدی‌نژاد می‌گذاشتید به‌آفرید دلایلش را بیاورد. مردتنها دلایلی برای اثبات نظرش ارائه کرده (و از درستی نظرش کاملاً اطمینان دارد) یا به‌آفرید می‌پذیرد یا دلایلش را می‌آورد که در این مورد نقضی صورت نپذیرفته است و تفسیر مردتنها کامل نیست. بحثی که می‌تواند ختم به خیر شود (دلیل بحث هم رسیدن به خیر است وگرنه چه نیازی به بحث؟!) را در مسیر بدی قرار داده‌اید. خواهش می‌کنم این بحث را دیگر ادامه ندهید و اجازه دهید به‌آفرید خودش بحث را ادامه دهد. وحید۲۷ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۵۹ (UTC)پاسخ

پاسخ به‌آفرید

[ویرایش]

در پاسخ مرد تنها: نقل قول به معنی آوردن گفته به صورت کلمه و کلمه‌است. یعنی quoting که در مقابل paraphrase است. بنابراین نقل قول یعنی کپی کلمه به کلمه. به بیان دیگر استفادهٔ منصفانه به معنی استفاده از نظریات افراد نیست. بلکه استفاده از عین گفتهٔ فرد است. شیکاگو می‌گوید: «The doctrine excuses copying that would otherwise be infringenment» (۱۵th Edition ۴٫۷۵)» (تأکید از من). *[۱]

از این که بگذریم شیوه‌نامهٔ شیکاگو پیرامون استفادهٔ منصفانه ایدون می‌گوید (۱۵th Edition ۴٫۷۵):

[Fair use] allows authors to quote from other author's work […] for purposes of review or criticism or to illustrate of buttress their own points (تأکید از من)

راستی دیدید من الان چه کار کردم؟ این بود استفادهٔ منصفانه. ایدون نبود که من سخن شیکاگو را با بیان خودم بگویم و بعد هم ارجاع دقیق به اصل مطلب بدهم. بخش کوچکی از متن را عیناً نقل قول (=کپی) کردم. لازم نبود منتظر بایستم تا شما مناقشه کنید و بعد عین مطلب را نقل کنم. از همان اول نقل کردم. سخنتان پیرامون attribution درست است ولی به بحث ما نامربوط است. چرا که در مقالهٔ روزنبرگ‌ها پس از ویرایش جناب عزیزی هم انتساب به نحو احسن صورت گرفته بود و هم معلوم بود که از کجا نقل قول است. باقی مطالبتان پیرامون دیدگاه بی‌طرف و امثال آن بود که بحث ما نامربوط است.

اما در مورد استفادهٔ [روای] منصفانه از متن در سیاست ویکی‌پدیا: کل مطلب این است:

Acceptable use

[ویرایش]

Brief en:quotations of copyrighted text may be used to illustrate a point, establish context, or attribute a point of view or idea. Copyrighted text must be attributed and used verbatim. Any alterations must be clearly marked, i.e. [brackets] for added text, an ellipsis (...) for removed text, and emphasis noted after the quotation as «(emphasis added)» or «(emphasis in the original)». Extensive quotation of copyrighted text is prohibited.

ترجمه: گفتاوردهای (=نقل قول = کپی کلمه به کلمه) کوتاه از متن دارای حق تکثیر را می‌توان برای نشان دادن نکته‌ای یا مشخص‌کردن موضوع (بستر) یا انتساب دیدگاه یا نظر استفاده کرد. متن دارای حق تکثیر باید منتسب [به خالقش] شود و عین کلمه‌ها به کار رود. هر گونه تغییر باید به وضوح مشخص شود مثلاً [قلاب] برای متن افزوده و سه نقطه (...) برای متن حذف شده و به تأکیدها هم باید بعد از نقل قول اشاره شود به این صورت: «تأکید افزوده شد» یا «تأکید در اصل». نقل‌قولِ کلان از متنِ دارای حق تکثیر ممنوع است.

نکتهٔ «کوچکی» بعد از آن ندیدم که به آن دقت نکرده باشم. به هر حال چنان که عیان است در آن مورد شرایط ذکرشده برآورده شده‌است. نکتهٔ اضافه‌ای هم در کار نبود. موفق باشید. به‌آفرید۲۸ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۳:۵۹ (UTC)پاسخ

وانگهی برای ایضاح بیشتر لازم می‌بینم که بخش استفادهٔ ناروا از متن را هم از سیاست مذکور کپی کنم تا مشخص شود که استفادهٔ مورد بحث ما مصداقی از مثال‌های زده‌شده هم نیست:

Unacceptable use

[ویرایش]
  1. Unattributed pieces of text from a copyrighted source.
  2. Excessively long copyrighted excerpts.
  3. An image of a newspaper article or other publication that contains long legible sections of copyrighted text. If the text is important as a source or quotation, it should be worked into the article in text form with the article cited as a source.
  4. All copyrighted text poses legal problems when making spoken word audio files from Wikipedia articles, and should be avoided in such files, because the resulting audio file cannot be licensed under the GFDL.

به‌آفرید۲۸ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۴:۴۳ (UTC)پاسخ

پاسخ مرتنها

[ویرایش]
اولا روش شیکاگو تنها روش و لزوما بهترین روش نیست.من می‌خواهم نگاهی کاملتر به این موضوع بیندازم به امید اینکه این مسئله بیشتر توضیح داده شود و کاربران بیشتری از ماهیت استفاده منصفانه آگاهی بیابند.
قانون کپی‌رایت در آمریکا و برخی از کشورها به افراد اجازه استفاده منصفانه را می‌دهد.البته با توجه به نص صحیح قانون تعیین مقدار دقیق این میزان به عهده‌ دادگاه‌های عالی خواهد بود و تشخیص این موضوع اصلا مطلب ساده‌ای نیستThe distinction between “fair use” and infringement may be unclear and not easily defined.

برای شروع نکته اول و حیاتی این موضوع اینست که اگر در هر شرایطی بتوان اثری را بدون استفاده منصفانه انجام داد می‌باید بدون استفاده از آن مطلب را نوشت.در مجموع من و بسیاری از مدیران و کاربران دیگر در بسیاری از ویکی‌ها معتقدیم استفاده منصفانه در حدنهایت می‌باید محدود باشد.

بند ۱۰۷ فصل اول قانون کپی‌رایت در ایالات متحده با عطف به موارد خاصی استفاده منصفانه را مجاز می‌داند.

شروط اصلی شامل شروط ذیل خواهند بود:

(۱) the purpose and character of the use, including whether such use is of a commercial nature or is for nonprofit educational purposes;

(۲) the nature of the copyrighted work;

(۳) the amount and substantiality of the portion used in relation to the copyrighted work as a whole; and

(۴) the effect of the use upon the potential market for or value of the copyrighted work.

البته به‌آفرید هم در پانویس به این موضوع اشاره کرد.در مورد موضوع حادث شده هیچکدام از موارد بالا برقرار نیستند.در مورد مقاله مورد بحث ۰٫۷ از ۱٫۷ کیلوبایت مطالب نوشته‌شده در این نسخه نقل قول است که می‌شود بالاتر از ۴۰ درصد کل (نسبت مطالب نگاشته به کپی در حد ۱ به ۰٫۷ است.این یعنی نقض کامل کپی‌رایت و حق مالکیت معنوی ! در ضمن موضوعی که لوموند آورده بود را براحتی بازنویسی و rephrase کرد که شرط اولیه را که همانا اگر در هر شرایطی بتوان اثری را بدون استفاده منصفانه انجام داد می‌باید بدون استفاده از آن مطلب را نوشت را نقض می‌کند.
در مورد ویکی‌پدیا این موضوع حساسیت بسیار بیشتری دارد.شما فرض را این بگذارید این مقاله با این نقض حق‌تکثیر باقی بماند و نشریه یا وبگاهی یا وبلاگی دوباره آنرا منتشر کند در این صورت با سواستفاده از ویکی‌پدیا کپی‌رایت به شکل بسیار بدی نقض شده‌است.در ضمن برداشت من از موارد بالا و خواندن قوانین حقوقی آمریکا در این زمینه و سیاست‌های ویکی‌پدیا آن چیزی که حد مجاز در ویکی‌پدیا شمرده می‌شود نقل‌قول بسار کوتاه آنهم در حالتی که بدون آن نشود منظور را رساند را شامل می‌شود.نه اینکه هر کاربری مجله و کتاب و وبگاهی رسید ۳ خط کپی کند و آنرا به خورد ویکی‌پدیا بدهد.خوشحال می‌شوم سایر مدیران و کاربران آگاه به قوانین هم نظرشان را بدهند.البته شاید هم بهتر باشد که این بحث یکی دیگر از صفحات مناسب منتقل شود.
سخن پایانی و حرف نهایی من در این قضیه اینست که باتوجه به دلایل بالا و قوانین موجود اولا چون تشخیص حد مجاز برای استفاده منصانه کاملا مشخص نیست تا آنجا که ممکن است از قانون استفاده نشود و مطمئن باشید سخت‌گیری در این مورد امریست بسیار پسندیده.
خواندن قسمت ذیل هم جهت تنویر افکار عمومی بسی مناسب خواهد بود.

Notwithstanding the provisions of sections 106 and 106A, the fair use of a copyrighted work, including such use by reproduction in copies or phonorecords or by any other means specified by that section, for purposes such as criticism, comment, news reporting, teaching (including multiple copies for classroom use), scholarship, or research, is not an infringement of copyright

با تقدیم احترام ♦مرد تنها♦ ب۲۸ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۰۸ (UTC)پاسخ

چند نکته

[ویرایش]
  1. کسی نگفت که آن روش مقاله‌نوشتن بهترین روش است مهم این است که اینگونه مقاله نوشتن غیر قانونی نیست!. بلکه قفل صفحه غیر قانونی بود. به بیان دیگر سلیقه‌های مقاله‌نویسی شما که اتفاقاً با آنِ من تا حد زیادی همخوان است به معنی غلط بودن کار بقیه نیست. به این امر پیشتر هم اشاره کرده بودم که نقل قول دست‌وپای ویراستاران را می‌بندد.
  2. اگر می‌توانید لوموند را بازنویسی کنیید خب این کار را انجام دهید. و آنگاه اگر کسی نقل قول را بازگرداند می‌توان بحث کرد که آیا وجود نقل قول مفیدتر از بازنویسی‌است یا نه. تازه اینها می‌شود بحث‌های ویراستاری نه بحث‌های قانونی. شما بحث‌های ویراستاری را با بحث‌های قانونی خلط کرده‌اید.
  3. آن چهار مورد پیرامون استفادهٔ‌ منصفانه اصلاً اصل انطباقی نیست که می‌گویید «موارد بالا بر قرار نیست». بلکه باید جواب پرسش‌های ضمنی را داد و بعد نسبت به کلیتش قضاوت کرد. یک بار دیگر اصل‌ها را ببینید. ۱) هدف کپی‌کاری دانشنامه‌نویسی بوده‌است. ۲) ماهیت اثر دارای حق تکثیر نوشتاری و به صورت مجله بوده‌است. ۳)مقدار کپی‌کاری (نسبت به اثر مرجع) بسیار ناچیز بوده‌است. ۴) تأثیر کپی‌کاری در بازار یا ارزش اثر دارای حق تکثیر صفر است. پس معلوم می‌شود که (اگر به بیان شما بگوییم) «موارد بالا برقرار هست».
  4. در مورد حجم کپی‌کاری به نسبت کل اثر ویکی‌پدیایی همانطور که برای میثم نوشتم مهم این است که با نگاه به کل صفحهٔ ویکی‌پدیا کسی نگوید بیشترش یا بخش بزرگی‌اش کپی‌کاری است. تازه این در مرحلهٔ دوم اهمیت است. مواردی متصور است که علی‌رغم کپی‌کاری بودن کل صفحه باز هم ناقض حق تکثیر نباشد.

به‌آفرید۲۸ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۱۷ (UTC)پاسخ

سوال

[ویرایش]
آنچه من برداشت کرده بودم این بود که استفاده منصفانه فقط وقتی مجاز است که برای معرفی و نقد بکار رود. مثلا اگر قرار باشد مقاله لوموند در خصوص روزنبرگها مورد معرفی و نقد قرارگیرد، استفاده منصفانه مجاز است. نه اینکه برای معرفی روزنبرگها از مقاله لوموند استفاده شود. این دو خیلی تفاوت دارند. همانگونه که وقتی مجاز هستیم از یک پوستر فیلم یا جلد کتاب استفاده کنیم که برای معرفی همان فیلم یا کتاب باشد. برای مثال اگر مقاله ای در مورد فیلم X می نویسیم و در یکی از زیربخشهای مقاله به معرفی هنرپیشگان فیلم می پردازیم، حق نداریم از تصویر پوستر فیلم Y برای معرفی آن هنرپیشه استفاده کنیم. چون مشخصا به نقد Y نپرداخته ایم. آیا تصور و برداشت من اشتباه بوده است؟ --دانقولا۲۹ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۱۷ (UTC)پاسخ
چنان که توضیح داده‌ام فقط نقدوبررسی نیست. [Fair use] allows authors to quote from other author's work […] for purposes of review or criticism or to illustrate of buttress their own points (تأکید از من). ولی در مورد تصویر و فیلم و کلیپ صدا و رسانه‌‌ای‌ها در ویکی‌پدیا شرایط اضافه‌ای هم می‌گذارند که در سیاست آمده‌است در ویکی فارسی هم می‌گوییم برای معرفی و نقد باشد. در مورد متن بخش Acceptable use در مورد متن را (از سیاست ویکی‌پدیا) بخوانید یا ترجمه‌اش را. بالاتر آورده‌ام. در مورد متن دست‌وبال بازتر است. به‌آفرید۳۰ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۲:۰۰ (UTC)پاسخ
ویکی‌پدیا:راهنمای حق تکثیر#نقل قول با گیومه را هم ببینید. به‌آفرید۳۰ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۲:۱۸ (UTC)پاسخ

پانویس

[ویرایش]
  1. پس اگر شرایط ویژه‌ای هنگام کپی‌کاری برآورده شود که همان شرایط fari use یا استفادهٔ منصفانه‌است. کپی‌کاری به معنی نقض حق تکثیر نخواهد بود. این شرایط بسته به چهار عامل است: غرض از کپی، ماهیت اثر دارای حق تکثیر، مقدار کپی‌کاری از اثر نخستین، و تأثیری که این کپی‌کاری در ارژش آتی یا یا بازار اثر نخستینِ دارای حق تکثیر می‌گذارد.

شوئنبرگ

[ویرایش]

لطفا این گفتگو این گفتگو را به زبان انگلیسی‌ با شوئنبرگ گوش کنید گفتگوگر او را شوئنبرگ میخواند.در فرانسه هم که من زندگی‌ می‌کنم او را شوئنبرگ میخوانند Behoush۲۹ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۰۷ (UTC)پاسخ

درود. شونبرگ در درجهٔ اول آلمانی‌است. تلفظ نامش در فرانسوی و انگلیسی چندان اهمیت نمی‌دارد. همانطور که گوئته نمی‌گوییم یا اگر زبان دیگری مثال زنم چارلز داروین را شارل داروَن نمی‌گوییم. به‌آفرید۳۰ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۲:۰۳ (UTC)پاسخ

بازنگری در مبانی

[ویرایش]

چند روز پیش با خواندن مطلبی در روزنامه کارگزاران به نام:«احمدىنژاد خواستار بازنگرى در مبانى علوم انسانى شد» یاد شما افتادم. چون شما صبر و حوصله‌ی خیلی زیادی دارید پیشنهاد می‌کنم تشریف بیاورید ایران با آقای احمدی‌نژاد گفت‌وگو کنید شاید ایشان از تغییر دادن مبانی علوم انسانی صرف‌نظر کنند. ارادتمند بی‌حوصله عزیزی۳۰ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۱۳ (UTC)پاسخ

:-) [...]. جناب عزیزی ما [شامل من] ملتی نمک‌نشناسیم! به جای اینکه خداوند را شکر کنیم که تاحالا به مبانی علوم تجربی تعرض نشده‌است از تعرض به مبانی علوم انسانی می‌نالیم. به‌آفرید۳۰ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۳۰ (UTC)پاسخ
پس خبر ندارید با یکی از این دانشمندان صحبت می‌کردم می‌گفت اگر مبانی فیزیک و شیمی بر اساس فقه جعفری تغییر کند «ما» می‌توانیم به تکنولوژی و علم الهی (اسلامی) دست پیدا کنیم و به عنوان مثال هواپیماهایی بسازیم که مانند قالی‌چه حضرت سلیمان بدون این که آلوده‌گی ایجاد کند و بدون ریسک سقوط و نیاز به انرژی‌های فسیلی پرواز کند. باور کنید حتا ذره‌یی نمک‌اش را زیاد نکردم. عزیزی۳۰ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۴۰ (UTC)پاسخ
حالا که اینطور است خوب است که از این نوابیغ درخواهیم که با تلفیق مبانی قدیم و جدید و فناوری‌های نو و کهن و لابی‌کردن برای اختصاص بودجهٔ بیشتر به مؤسسهٔ رویان از اینها تولید کنند. اینطوری نیازمندی‌های فضایی هم رفع می‌شود. چون قالیچهٔ پرنده فقط در جو پرواز تواند کرد. به‌آفرید۳۰ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۱۹ (UTC)پاسخ
عاجاب باساطی داریم ما! :-) جای سنمار جان، در این بحث انصافا خالی است! --سندباد۳۰ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۲۲ (UTC)پاسخ
یعنی چه؟ بحثی با متلک‌پرانی جناب عزیزی شروع می‌شود و در آخر شما به مسخره کردن سنمار می‌پردازید! واقعاً از شما انتظار نداشتم، صفحه بحث برای متلک‌گویی و تسویه‌حساب شخصی نیست. از کاربران با سابقه انتظار بیشتری می‌رود. وحید۳۰ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۴۱ (UTC)پاسخ
ظهیری جان، متلک نبود. سنمار فیزیک اتمی خوانده و تا جایی که یادم باشد، در موسسه رویان رفت و آمد داشت. در مقاله رویان هم، چون سلفش در اسرائیل هست (موسسه عالی علوم وایزمن) تبادل اطلاعات جالبی با یکدیگر داشتیم. چون حرف از موسسه رویان شد، به یکباره به یاد سنمار افتادم و جایش را خالی کردم. حال کجای این یادکرد دوستانه «مسخره کننده» بود، نمی دانم و حقیقتا از برداشت حضرتعالی در شگفتم. دوستدار سندباد۳۰ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۴۵ (UTC)پاسخ

شیوه‌نامه

[ویرایش]

بخش‌هایی از شیوه‌نامه باید برای مطابقت با کلیاتی که مورد اجماع کلی ویکی‌نویسان است، اصلاح شود. برای مثال، اجماع بر اینست که ویکیپدیا جای سیاست‌گذاری زبانی (یا ترجیح یک گونه از یک زبان به گونهٔ دیگر آن) نیست. شیوه‌نامهٔ ویکیپیدیا باید در توضیح ریخت و فرمت ویکی‌نویسی باشد، نه در ترجیح یک شیوهٔ خاص از فارسی‌نویسی. به نظر می‌رسد شیوه‌نامهٔ فعلی ویکیپدیای فارسی بر اساس تفکری، مانند آنچه نجفی در «غلط ننویسیم» می‌گفت، بنا شده است. این رویکرد حتی در حوزهٔ محدود یک شهر یا یک دانشگاه هم مقبول نبود (همانطور که محمدرضا باطنی با آن مخالف بود)، چه رسد به این که در ویکیپدیا و در کل گسترهٔ زبان فارسی به آن عمل شود. Alefbet۳۱ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۱۴ (UTC)پاسخ

درود. آرمانتان مقبول است ولی برداشتتان از وضع موجود (از نظر من) نادرست. اگر سخنتان پیرامون آگست و جولای است بهتر است سر همین موردها بحث کنید. یا اگر مورد عینی دیگری به نظرتان می‌رسد مطرح کنید. با تسری‌ها و برون‌یابی‌هاتان موافق نیستم. به‌آفرید۱ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۱۵ (UTC)پاسخ
بحث من دربارهٔ معادل فارسی این بخش است که جایش در شیوه‌نامهٔ ویکیپدیای فارسی خالی است. بحث جولای و ژوئیه هم مستقل از آن نیست. به هر حال شترسواری دولا-دولا نمی‌شود. در نهایت، یا برای هر دو گونهٔ اصلی فارسی معاصر در یک ویکیپدیا جا هست، یا نیست. بعید می‌دانم اکثر کاربران اینجا و عامهٔ فارسی‌زبانان نتیجهٔ شق دوم را (که ایجاد دو ویکیپدیا برای دو گونهٔ فارسی رایج در ایران و افغانستان است) بپسندند. Alefbet۱ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۸:۲۳ (UTC)پاسخ
دقیقاً. وپ:سره اشارتی مختصر به این موضوع کرده‌است. به‌آفرید۱ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۸:۳۱ (UTC)پاسخ

رده

[ویرایش]

سلام و خسته نباشید. چند روزی است که دارم روی رده تاریخ معاصر ایران وقت میگذارم تا شاید سر و سامانی بگیرد. برای هر تغییر کوچک هم که نمی توان توضیح داد. لطفا دستوری صادر کنید تا رباتها (مثل این) فعلا وارد این رده نشوند. آیا برای این کار باید به تک تک زیر رده ها برچسب ویرایش بزنم؟ کار من حدود یک هفته تا ده روز طول می کشد. پیشاپیش از راهنمایی متشکرم. --دانقولا۲ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۸:۵۳ (UTC)پاسخ

درود. لطفاً طرح کار را در ویکی‌پدیا:ویکی‌پروژه رده‌بندی مطرح کنید. این کار در مباحث حساس مؤکداً توصیه می‌شود. خصوصاً هنگامی که یک رده به یک ردهٔ دیگر منتقل می‌خواهد شدن. به‌آفرید۲ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۰۳ (UTC)پاسخ
در ادامه، معمولاً انتقال رده‌ها از شکستن رده به زیررده‌های کوچک‌تر حساسیت‌برانگیزتر است. در بسیاری مواقع بر سر نام‌گذاری رده توافق شکننده‌ای برقرار است که ممکن است از بین برود. ولی مرتب‌کردن رده عموماً حساسیت کم‌تر بر می‌انگیزد و خلایق دعاگو می‌شوند. به‌آفرید۲ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۰۶ (UTC)پاسخ
پس از توافقات رده‌بندیانه در ویکی‌پروژه حتی می‌توان ربات‌ها را به انتقال رده‌ها گماشت و از زحمات کاربران کاست. به‌آفرید۲ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۰۹ (UTC)پاسخ
اگر بدانم حساس و جنجال برانگیز است اصلا از خیرش می گذرم و به سراغ ساختن مقالات غیر جنجالی مثل سیسمونی و جهیزیه و مهره مار می روم. اگر تحمل رباتتان آنقدر هست که این نام رسمی و سایر نامهای رسمی را بدون نیاز به بحث چند روزی تا پایان ویرایشم تحمل کنید که فبهاالمراد. اگر نیست بفرمائید. بدون نیاز به بحث بیشتر دست خواهم کشید. ارادتمند --دانقولا۲ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۲۰ (UTC)پاسخ
متأسفانه قضیه کمی پیچیده‌تر است جناب دانقولا. پیشنهاد من این است که در ویکی‌پروژه رده‌بندی مطرح کنید و تا آن بحث‌ها به نتیجه می‌رسد به موارد بیخطرتر بپردازید :-) به‌آفرید۲ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۲۸ (UTC)پاسخ
حوصله بحث ندارم. اصلا فراموشش کنید و هرکاری که دلتان خواست بکنید. --دانقولا۲ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۳۲ (UTC)پاسخ
میل خودتان است. به‌آفرید۲ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۵۳ (UTC)پاسخ
(جهت یادآوری) ربات‌ها بایستی از نام‌کاربری مناسب (و جدا از حساب کاربری صاحب ربات) استفاده کنند.Wikipedia:BOT#Bot_accounts دسترسی رباتی که از آی‌پی برای ویرایش استفاده می‌کند را می‌شود به علت معلوم نبودن صاحب آن محدود کرد. -- میثمψ ‏ ‏۲ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۱۵ (UTC)پاسخ
می‌دانم. به‌آفرید۲ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۱۸ (UTC)پاسخ
خطاب به میثم عزیز. آی پی که صاحبش معلوم است. --دانقولا۲ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۲۰ (UTC)پاسخ
دانقولا جان، برای ما معلوم است اما از فردی که تاریخچه‌ی مقالات را نگاه می‌کند، چنین انتظاری نداشته باشید. واگردانی تغییرات اعمالی توسط آی‌پی-بات در تمام ویکی‌ها مرسوم است. سیاست‌های ویکی‌پدیا نیز در این زمینه شفاف بیان‌شده.-- میثمψ ‏ ‏۲ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۲۵ (UTC)پاسخ
تمام تغییرات یک بار هم با نام من انجام شده‌است. به‌آفرید۲ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۳۲ (UTC)پاسخ
خواهش می‌کنم در صورت امکان از حساب کاربری ربات برای اعمال تغییرات توسط ربات استفاده کنید. -- میثمψ ‏ ‏۲ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۴۲ (UTC)پاسخ
برخی موارد بهتر است که با نام خودم باشد. به‌آفرید۲ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۴۷ (UTC)پاسخ

تغییر نام کاربری

[ویرایش]

سلام. می‌شه نام کاربری من رو به Adler تغییر بدید؟

ممنون. Taha-yasseri۳ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۷:۴۷ (UTC)پاسخ

سلام. انجام شد. به‌آفرید۴ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۱۴ (UTC)پاسخ

پیشکش سندبادی

[ویرایش]
درود. با تبریک آغاز سال ۲۰۰۹ میلادی به شما و خانواده محترمتان، این عکس از منشور حقوق بشر کوروش بزرگ را در سفر بهاری به شهر لندن و در بخش ایران‌باستان موزه بریتانیا گرفتم. اختصاصا تقدیم می‌گردد به شما استاد والامقام. سندباد۴ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۳۳ (UTC)پاسخ
چه با شکوه است. ممنونم دوست گرامی. امیدوارم که شما هم سال خوبی بدارید. به‌آفرید۴ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۴۳ (UTC)پاسخ
جناب به‌آفرید، اگر یادتان باشد، پارسال چند روز زودتر سال نوی میلادی را خدمت‌تان تبریک گفتم و امسال برای جبران سال گذشته، چند روز دیرتر این کار را می‌کنم! :) سال نو مبارک. بهروز و شادمان باشید. با عرض تعظیم. دوستدار--آبتین۴ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۴:۰۷ (UTC)پاسخ
آبتین عزیز. تعظیم و احترام از بنده‌است. شما هم سال خوبی بدارید. موفق باشید. به‌آفرید۴ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۳:۰۱ (UTC)پاسخ


سال ۲۰۰۹

[ویرایش]

به‌آفرید عزيز سلام به شما، اميدوارم سال ۲۰۰۹ براى شما و خانواده سالی سرشار از سلامتی و شادی باشد. دوستدار شما.ojanfar ‏۴ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۳:۱۶ (UTC) ممنونم اوژنفر گرامی. سال نو میلادی شما هم خوش باد. به‌آفرید۵ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۳۹ (UTC)پاسخ

American Beauty

[ویرایش]

نظر شما؟ [۷] [۸]. Raamin ب۴ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۳:۵۱ (UTC)پاسخ

در زبان انگلیسی، Beauty به معنی شخص (خصوصاً زنِ) زیبا هم هست. بنابراین کاربرد زیبا غلط نیست. اینکه هنگام نام‌گذاری کدام مدّنظر بوده‌است بحث جداگانه‌ای‌است. نظر شخصی من زیباست. حالا خود دانید. به‌آفرید۵ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۴۳ (UTC)پاسخ
«زیبای آمریکایی» رایج هم هست: [۹] [۱۰]. Raamin ب۵ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۸:۲۲ (UTC)پاسخ
اولاً جستجوی گوگلی تا حالا که ملاک چیزی نبوده. در ثانی ۶٬۱۶۰ در مقابل ۷٬۰۷۰؟ بگویید من اینطور می‌پسندم و تمام. --روح۶ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۴:۴۲ (UTC)پاسخ
در ایران تقریبا همه رسانه‌ها و فیلم‌بین‌ها «زیبای آمریکایی» را به‌کار می‌برند.--آبتین۶ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۳۰ (UTC)پاسخ
نظر اطرافیان خود را به تقریباً همه تعمیم ندهید لطفاً! --روح۸ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۴:۲۱ (UTC)پاسخ
می‌توانم بپرسم که ۷۰۷۰ را کجا دیدید؟ من که نمی‌بینم: [۱۱] [۱۲] جمع کردید نتایج را؟ چون با جمع‌کردن «زیبای آمریکایی» بالای ده‌هزار است. Raamin ب۱۱ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۰:۱۴ (UTC)پاسخ
البته که می‌توانید بپرسید. همان روز که شما لینک‌های دو جستجوی گوگل را گذاشتید (لینک‌های ۹ و ۱۰) اعداد همان‌هایی بود که نوشتم که الآن کمی متفاوت‌اند. خوب گوگل هم هر از چندگاهی به روز می‌شود. ولی اساساً جستجوی گوگل را ملاک قرار دادن مشکل دارد. --روح۱۲ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۴:۳۶ (UTC)پاسخ
۹ و ۱۰ هر دو «زیبای آمریکایی» بود؛ دومی با حروف عربی. Raamin ب۱۲ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۴:۵۰ (UTC)پاسخ
ناک اوت شدم. --روح۱۲ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۴:۵۷ (UTC)پاسخ

Dr. Seuss

[ویرایش]

بحث دیگری هم در مقالهٔ دکتر سوس در جریان است که اگر نظری داشتید یا اطلاعات مفیدی، می‌توانید در آن‌جا بنویسید. Raamin ب۵ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۰:۵۳ (UTC)پاسخ

فعلاً هوا در آنجا پس است. نظر من این است که اسم کامل را به صورت اصیل تئودور سویس گایزل بنویسیم و تخلص را به صورت داکتر سوس. به‌آفرید۵ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۴۸ (UTC)پاسخ
پس در این مورد هم‌نظریم. Raamin ب۵ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۸:۱۷ (UTC)پاسخ

موقعیت (فیزیک)

[ویرایش]

موضوع احتیاج به مقالهٔ جدا دارد؟ این قضیهٔ «موقعیت» و «مکان» چیست؟ دو چیز متفاوت هستند؟ Raamin ب۵ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۸:۲۶ (UTC)پاسخ

بعضی می‌گویند آن‌چیزی که نسبت به آن مشتق می‌گیریم مکان است. موقعیت ذره آن عملگری‌است که بین وضعیت و هرمیتینش ساندویچ می‌شود و مقدار چشم‌داشتی‌اش حاصل ساندویچ. البته هر دو را با x نشان می‌دهند. ولی اگر بعد از «مکان» «ذرّه» بیاید معنای موقعیت از آن فهم می‌شود. مکان [خالی] چیزی‌است که در فیزیک عادی (شامل کوانتوم) از لحاظ نظری می‌توان با دقت نامحدود تعیینش کرد. یعنی خط‌کش گذاشت و نسبت به نقطهٔ صفر مکانی را با دقت نامحدود مشخص کرد. این که ذره در کدام مکان قرار دارد یعنی موقعیت ذره بحثش پیچیده‌تر می‌شود. به‌آفرید۶ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۵:۵۷ (UTC)پاسخ
سلام بر جناب به آفريد،
يک سؤال داشتم که اميدوارم مسخره به نظر نيايد. آيا شما واقعاً اعتقاد قلبی داريد که دنيايی که ما در آن زندگی ميکنيم اينگونه است که در بالا نوشتيد؟ :-)
ميگويند "F=ma"؛ حال فرض کنيد من بگويم که اين قانون با احتمال 99.9999% هر بار که آزمايش ميکنيد درست باشد، و با احتمال 0.00001% رفتار ديگری داشته باشد. من در دبيرستان که بودم، هروقت جواب نميگرفتم (اکثر مواقع!!)، بهم ميگفتند که خطای آزمايش کردی... از کجا، شايد برخی از آنهايی که به عنوان خطای آزمايش کنار ميگذارند، خطا نباشد. و اينکه قانون با يک احتمالی غلط باشد.
واقعيتش اينکه چون دوست ندارم رفتار انسان کاملاً بصورت deterministic و بر اساس قوانين شيميايی مغزی اش کنترل بشه، من کمی مشکوک شدم که نکنه فيزيک دانها دارن منو گول ميزنن.
حالا چرا 0.00001% اوقات غلط بودنش مهم است؟ چون سرعت واکنش خودآگاه انسانی ما خيلی کم است (به نسبت سيستم های مخابراتی کامپوتری) و در حد چند کيلو بيت در ثانيه فکر کنم ماکزيموم باشد. اگر شما اين را در سطح مغز تقسيم کنيد، به هر ناحيه کوچک نرخ اطلاعاتی خيلی خيلی کمی ميرسد. حال از طرف ديگر يک متغير تصادفی هم که اطلاعات خيلی کمی دارد، بايد تقريباً deterministic عمل کند؛ و اگر تقريب سر انگشتی بزنيد، ميبينيم که اگر با احتمال خيلی خيلی بالايی هر جای مغز را که دست بگذاريم deterministic و قابل پيشبينی باشد، هنوز نتيجه نميدهد که هيچ اطلاعاتی از خارج از دنيای فيزيکی نميتواند وارد سيستم شود.
لطفاً اگر نظرتون رو بگين ممنون ميشم. اگر هم ميبينيد دارم خيلی چرند پرند ميگم، منو ببخشيد و رک بهم بگين... ممنون!! --دوستدار ویکی‌پدیا۶ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۳۶ (UTC)پاسخ
به نظر قریب به اتفاق فیزیک‌دانان، دنیا به هیچ وجه در مقیاس کوچک تعیّن‌گرانه نیست. همه‌اش توزیع‌های احتمالاتی‌است. به طور کلی هرچه سیستم‌ها بزرگ‌تر می‌شوند تعین‌گرانگی در آنها افزایش می‌یابد. یا می‌توان گفت عدم‌قطعیت نسبت به اندازهٔ سیستم کاهش می‌یابد. به نظرم، به نظر شما آمده‌است که من دنیا را خیلی جبری می‌بینم. به‌آفرید۶ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۳۸ (UTC)پاسخ
ممنون. ولی بگمانم، آن عدم قطعيت را در مقياس های خيلی خيلی کوچک در نظر ميگيرند که بخاطر قانون اعداد بزرگ در سطح های بزرگ تر از بين ميرود.
کلاً بله.سخن پیشین من هم در راستای همین فرمایش شما بود. برای همین هم گفتم «به طور کلی» ولی همیشه این‌طور نیست. می‌توان سیستم بزرگی داشت که عدم قطعیتش نسبت به اندازهٔ سیستم قابل اغماض نباشد. یعنی تبعات عملی بدارد. میکروسکوپ الکترونی از تبعات همین است. به‌آفرید۷ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۱۳ (UTC)پاسخ
متشکرم! فکر کنم لازم است در مورد میکروسکوپ الکترونی مطالعه کنم :-) --دوستدار ویکی‌پدیا۷ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۸:۵۱ (UTC)پاسخ
نه، من فکر نميکنم شما دنيا را جبری ميبينم. آنچه نوشته بوديد، بهانه ای بود که سؤال را بپرسم شايد قدری فهمم زياد شود. مخلصم --دوستدار ویکی‌پدیا۶ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۴۸ (UTC)پاسخ


با سلام بنده نظرم رو مفصلا اینجا نوشتم. اما خلاصتا! آن چیزی که شما عملگر موقعیت نامیدینش وبعضی‌‌ها با x بعضی‌ هم با q نشانش میدهند و فرنگیها بهش میگن Position Operator, در فارسی‌ عملگر مکان نام دارد. مدارکم رو همونجا گذاشتم.

Adler۶ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۴۷ (UTC)پاسخ

ممنون. البته من در بالا نظر بقیه را گفتم و نه نظر خودم را. به‌آفرید۷ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۱۴ (UTC)پاسخ
در بحث علمی‌ عرف بر اینه که بگیم دقیقا دیگران -کی- هستن و -کجا- , -چی-‌ گفتن. یا به طور خلاصه, ارجاع بدیم. البته خوب ظاهرا اینجا بحثها بیشتر به منظورالتذاذ ادبی‌ انجام میشن.
در راستای بحث ترجمه جسارتا این نکته رو هم عرض کنم که ترجمهٔ عبارت deterministic , تعیّن‌گرانه نیست. بلکه قریب به اتفاق فیزیکدانان فارسی‌ زبان تعیّنی رو استفاده می‌کنن. حرکت کاربر [کاربر:دوستدار ويکيپديا|دوستدار ویکی‌پدیا] معقول تر است که وقتی‌ فارسیش را نمیدانسته همان فرنگیش را گفته، تا اینکه با استفاده از عبارتی نامعمول مرتکب بدعت گذاری بشه. و با توجه خاص به اینکه معمولان منش و رفتار بزرگان سرمشق قرار میگیره دقت در ترجمهٔ اصطلاحات علمی‌ توجه بیشتری رو میطلبه. زبان درازی این بنده رو با بزرگواریتون ببخشید. البته که ما در دنیای علم و دانش و در محضر اساتید پشم هم نیستیم، اما متاسفانه و البته خوشبختانه زبان علمی‌ انعطاف پذیری لازم جهت مجاز شمردن این دست انحرافات رو نداره. Adler۷ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۶:۳۸ (UTC)پاسخ
چند نکته: نخست اینکه من همهٔ این مفاهیم را از اول به زبان انگلیسی آموخته‌ام از این رو همیشه position و momentum گفته‌ام. نخستین آشنایی‌ام با این بحث موقعیت در مقابل مکان هنگام گفتگو با یک دانشجوی ایرانی که لیسانسش را در ایران گرفته بود و برای مدارج بالاتر به دانشگاه ما آمده بود شنیدم. در ویکی‌پدیا این بحث را برای بار دوم دیدم و در توضیحش گفتم «برخی می‌گویند...». دیگر اینکه انتقاد شما به استعمال تعین‌گرانه هنگامی معقول[تر] بودی که در فضای مقاله این اصطلاح به کار برده بودمی. علاوه بر این من پیش از برساختن این ترکیب، واژه‌های مصوب فرهنگستان را بررسیدم و چیزی نیافتم. اما از دید زبان‌شناسی و عرف اصطلاح‌شناختی فارسی ایدون خدمتتان عارضم که پسوند ist (با بار فاعلی) را معمولاً به گرا یا گر بر می‌گردانند و بعد که با تکواژ ic از آن صفت ساخته شده‌است هنگام برگردان فارسی با تکواژ انه صفت‌سازی صورت گرفته‌است. در کلمهٔ تعینی این دقایق زبانی رعایت نشده‌است. تعینی بیشتر determinational* را تداعی می‌کند. به هر حال از اینکه عرف فیریکدانان فارسی‌زبان را مشخص کردید و به معلومات بنده افزودید سپاسگزارم. به‌آفرید۷ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۲:۱۶ (UTC)پاسخ


از توضیحات تون ممنونم. البته بنده عرف را مشخص نکردم (اگر از مشخص کردن منظور شدیدی دارید) من فقط آنچه میدانستم گزارش کردم. اتفاقا طی‌ چند ساعت اخیر با چند دوست که دکتری‌هایشان را ایران گرفته اند هم گپ زدم. آنها هم همین در ذهنشان بود اگر چه ما هم در فهرست مصوب فرهنگستان نیافتم. پیشنهاد میدهم که پیشنهاد دهید. ظاهرا استدلال قوی هم دارید.
در مورد مکان اگر موافق باشید، با توجه به ترجمهٔ کتاب درسی‌ که زیر نظر فرهنگستان انجام می‌شه، همچنین متون نوشته شده توسط اساتید فیزیک که نمونه‌هایش ارائه شد، بحث رو موقتا خاتمه بدیم؟ اصلاحات لازم رو اعمال کنیم؟ باشد که کمک کوچکی به دانش آموزان و دانشجویان پارسی‌ زبان کرده باشیم. Adler۷ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۲:۳۴ (UTC)پاسخ
درود. من مخالفتی نمی‌دارم. به‌آفرید۸ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۰۷ (UTC)پاسخ
(با اجازه به آفرید):دوستدار ویکیپدیا گرامی خیلی از فیزیکدانان و فلاسفه تلاش زیاد کرده اند تا جهان و ادراکات انسانی را در زیر ذره بین خود در بیاورند و همه چیز را با قوانینی که خودشان آنها را تدوین خواهند کرد، مطابقت دهند. ولی به قول به آفرید «از یک طرف به طور کلی هرچه سیستم‌ها بزرگ‌تر می‌شوند تعین‌گرانگی در آنها افزایش می‌یابد» و از یک طرف دیگر اشکالات دیگری از جاهای دیگر بوجود می آید. زیاد حرفشان را گوش نکنید!Pastorals2007۶ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۰۷ (UTC)پاسخ
ممنون. نميدانم... موضوع خيلی پيچيده است متأسفانه. شاد باشيد...--دوستدار ویکی‌پدیا۶ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۴۸ (UTC)پاسخ
به نظرم موضوع در جهان بی‌جان، گیتی، چندان پیچیده نیست. خیلی عجیب و خلاف فطرت است ولی می‌توان با این عدم تعین‌گری کنار آمد. کما اینکه همهٔ فیزیکدانان حرفه‌ای ایدون کرده‌اند. کار وقتی به ذهن آدمی می‌کشد آزاردهنده می‌شود. راجر پنروز Roger Penrose تک‌نگاشت (monograph)[های؟] خوبی در این باره می‌دارد. Roger Penrose و mind را در گوگل بجویید. مرحوم شرودینگر هم نظرات جالبی می‌داشت. کتاب کوچکی پیرامون حیات نوشت. به‌آفرید۷ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۲۲ (UTC)پاسخ
فکر کنم مشق شبم مشخص شده! تشکر مجدد! ارادتمند --دوستدار ویکی‌پدیا۷ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۸:۵۱ (UTC)پاسخ
درود بر همه؛ چند نکته را خواستم جسارتا بگویم، یکی اینکه در مکانیک نسبت به جا به جایی مشتق گرفته می شود نه مکان. اصطلاح مکان در ادبیات مهندسی با اصطلاح موقعیت فرق کوچکی دارد، مکان کمیتی است برداری (جهت دار و نسبی است) و برای توصیف حرکت در مکانیک استفاده می شود، یعنی تعریفش به صورتی است که صرفا پایه ای باشد برای توصیف حرکت. در مقابل موقعیت در بردارنده جزییات دیگری در ارتباط با مکان ذرات است و در کنار آن لزومی به داشتن جزییات مکانیکی ندارد؛ یعنی با داشتن فاکتورهای مکان (x,y,z) می توان سرعت و شتاب را پیش بینی کرد ولی فاکتور های موقعیت شاید محدود به جزییاتی باشند که باید اول به x,y,z مکان تبدیل شوند بعد در مکانیک مورد استفاده قرار بگیرند که این تبدیل البته به سادگی صورت می گیرد. دیگر اینکه دقت محاسبه است که دارای درجه خطا است (گاهی ماشین حساب اشتباه می کند، مثل وقتی که ده را تقسیم بر سه می کنیم، اگر دوباره جواب را ضربدر سه کنیم ماشین حساب کارمزد خودش را از عدد ده کم می کند و جواب می دهد ۹٫۹۹۹۹۹)، خطا در خود معادلات باعث باطل شدن معادله می شود؛ مثلا گردشارهای دکارتی دارای خطا بودند و کنار گذاشته شده اند، قوانین مکانیک نیوتونی هم همگی در سرعت های بسیار کمتر از سرعت نور کاملا درست هستند ولی در سرعت های نزدیک به سرعت نور از قانون نسبیت عام انشتین استفاده می شود. ضمن اینکه اصلی وجود دارد به نام موزون بودن حرکت، که اعتقاد به این ایده باعث تلاش دانشمندان برای توصیف پدیده های مختلف از ضربان قلب گرفته تا حرکت اجرام سماوی می شود، یعنی معتقدند که جهان از نظم و فرمول های (ریاضی) موزونی پیروی می کند که پایدارند. بعضی حتی جلوتر هم رفته اند و معتقدند در نهایت می شود فرمول های چهار بخش اساسی فیزیک را چنان ساده کرد که به هم تبدیل شوند. امیدوارم منظورم را درست رسانده باشم.Natanaeel۷ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۲:۴۳ (UTC)پاسخ
درود چند نکته: منظور از عدم قطعیت در اینجا خطای اندازه‌گیری یا دقیق‌نبودن ابزار یا خطای ناشی از گردکردن نیست. عدم قطعیت ذاتی‌است. منظور از مشتق گرفتن نسبت به مکان، است. به‌آفرید

مکان

[ویرایش]

این‌جا یک دانشنامهٔ عمومی نیست؟ وقتی یک نفر «مکان» تایپ کند و اولین چیزی که می‌یابد این باشد، به‌نظرم مشکلی وجود دارد. Raamin ب۱۱ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۰:۰۳ (UTC)پاسخ

شاید بهتر باشد که صفحهٔ مکان صفحهٔ ابهام‌زدایی باشد. به‌آفرید۱۱ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۰:۲۰ (UTC)پاسخ
من هم این‌طور فکر می‌کنم. راستی؛ بحث موقعیت به جایی رسید؟ در منابع معتبر فارسی «موقعیت» اصطلاح رایجی است؟ Raamin ب۱۱ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۰:۲۵ (UTC)پاسخ
مکان به کار رفت. گفتند [موقعیت] رایج نیست. من هم پذیرفتم. به‌آفرید۱۱ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۰:۲۸ (UTC)پاسخ
من متوجه نشدم که چه رایج هست و چه رایج نیست! :) در ویکی انگلیسی مقاله‌ای معادل موقعیت (فیزیک) برای پیونددهی وجود دارد؟ توافق شده که نام مقاله همین که هست بماند؟ Raamin ب۱۱ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۰:۳۳ (UTC)پاسخ
کاربر:Adler قرار بود موقعیت را مکان کند. ظاهراً هنوز نکرده‌است. در مورد پیوند انگلیسی‌اش هم مطمئن نیستم: http://en.wikipedia.org/wiki/Position_operator هست. به‌آفرید۱۱ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۰۶ (UTC)پاسخ
اگر «موقعیت (فیزیک)» به «مکان (فیزیک)» منتقل بشود؛ «مکان» فعلی باید به کجا منتقل شود؟ Raamin ب۱۱ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۱۷ (UTC)پاسخ
به نظر من مکان‌ها در هم ادغام بایند شد. به‌آفرید۱۱ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۲۲ (UTC)پاسخ


راستش ما را جرات دخالت نیست. تا بدینجایش هم کم ناروا نشنیدیم! نظرمن اگر اهمیتی دارد: موقعیت حذف شود. مکان حذف شود. معادل با Position vector در ویکی انگلیسی یک بردار مکان ساخته شود. در متنش هم بجای ترشحات شخصی‌، بر مبنای یک کتاب فیزیک پایه، ۳ ۴ خطی‌ نوشته شود. بحثهای کوانتمی و خفن! بماند برای مقالهٔاصل عدم قطعیت و مقاله عملگر مکان (در واقع عملگر موقعیت که ان شا الله به عملگر مکان منتقل شود.) ضمنا عرض شود که اتفاقا استدلالاتی که در تابلوی مدیران ارائه شده اند پر بی‌ راه نیستند. احتمالا کاربر به مفهوم حالت کوانتمی (Quantum state http://en.wikipedia.org/wiki/Quantum_state ) یا به اختصار حالت اشاره دارند. که خوب البته آن بحثش جداست و ربطی‌ به Position ندارد. ماا البته حق میدهیم به ایشان، Position را میتوان به حالت هم ترجمه کرد. اما این اتفاقی نیست که در ادبیات فیزیک به زبان فارسی‌ افتاده باشد. برای اینکه به وجدنمان هم حالی‌ داده باشیم، همهٔ اینها را یک بار دگر در کتاب "مکانیک کوانتومی مدرن" نوشته جی جی ساکورایی ترجمهٔ مسعود علی‌ محمدی و حمیدرضا مشفق انتشارات دانشگاه تهران چاپ دوم (۱۳۸۲) نگاه کردیم. کتاب را خود نداشتیم دوستی‌ را زحمت دادیم در برف و سرما بیاوردش! ارادت. Adler۱۱ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۳۸ (UTC)پاسخ
من هم می‌خواستم در تام بنویسم که «احتمالاً موقعیت با حالت اشتباه شده‌است.» حوصله‌ام نشد. لطفاً جسور باشید و تغییرات موردنظرتان را اعمال کنید. البته من باشم مکان را صفحهٔ ابهام‌زدایی می‌کنم. موقعیت را هم معادل location انگلیسی می‌گیرم. به‌آفرید۱۲ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۳۳ (UTC)پاسخ


مکان را دیده اید؟ جمله اولش این است: " مکان یک جسم متحرک کمیتی در علم فیزیک است که از مقدار فاصله آن جسم نسبت به نقطه مبدا حرکت تعیین می‌شود" سه غلط عمده دارد. یک اینکه بردار مکان ربطی به متحرک بودن و نبودن ندارد در واقع اصلا به جسم مربوط نیست چندان! دو اینکه بردار مکان از اسکالر فاصله تعیین نمی شود . حالا بر عکسش شاید... سه مبدا دستگاه مختصات ربطی به مبدا حرکت ندارد. باقی جملات هم کم و بیش همینطورند.عمدتا شدیدا غلط. عنوان هم که خوب اگر بردار مکان باشد دیگر نیازی به ابهام زدایی نیست. آیا سیاست خاصی مبنی بر عدم حذف را دنبال می کنید؟

Adler۱۲ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۵۰ (UTC)پاسخ

منظورم من این نبود که آن صفحه با آن محتوا حتماً بماند. عرضم این است که به هر حال خوب است که وقتی کسی «مکان» را جست یک دید ابهام‌زدایانه بیابد. en:position را نظری افکنید. به‌آفرید۱۲ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۵۴ (UTC)پاسخ
یا Place. ‏:) Raamin ب۱۲ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۵۶ (UTC)پاسخ


✓ انجام شد. مکان - بردار مکان - موقعیت - موقعیت (فیزیک) - عملگر مکان - حالت کوانتومی. ممنون از شما و کاربر:RaaminAdler۱۲ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۴:۴۸ (UTC)پاسخ

به‌آفرید، احتیاج به دخالت شخص شما است؛ اگر که تخصص دارید در این زمینه و حوصله. بعد از شکایت‌های آتشین ([۱۳] [۱۴] [۱۵] [۱۶])، من بردار مکان را کامل از مکان (فیزیک)، و حالت کوانتومی را هم از موقعیت (فیزیک) جدا کردم. «مکان (فیزیک)» و «موقعیت (فیزیک)» مانند قبل موجودند؛ اگر اشتباه یا کم‌دقتی در این دو مقاله می‌بینید، چه در متن، چه در عنوان، لطفاً اصلاح کنید. Raamin ب۱۳ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۰:۳۸ (UTC)پاسخ

درود. می‌ماند برای فردا یا پس‌فردا. به‌آفرید۱۳ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۴۰ (UTC)پاسخ
درود. این کابر فیزیک بلد است. فارسی میداند. بسیار نوشته است. دقیق است. ویکی را می شناسد. (صفحه شخصی اش در دانشگاه را ببینید.) شاید بد نباشد نظر ایشان را در این دست مسایل بدانیم.نمیدانم معمول است در ویکي یا نه.Adler۱۳ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۴۵ (UTC)پاسخ
خوب است. فکر نمی‌کنم کسی بر سر اینکه position چیست مناقشه بدارد. معادل فارسی‌است که مناقشه برانگیز است. من در مقالهٔ موقعیت برچسب می‌زنم. به‌آفرید۱۵ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۰۴ (UTC)پاسخ

Usurp request

[ویرایش]

A user on Meta would like to take over the username "Asgar". If you could rename the unused username to something else, it would satisfy his request. Please see m:Steward_requests/SUL_requests#asgar.40fa.wiki for more information. Thank you for your time. :) Kylu۶ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۳:۱۶ (UTC)پاسخ

✓ . Done. به‌آفرید۶ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۵:۴۷ (UTC)پاسخ

Usurpation

[ویرایش]

Hello,

I certainly hope I write this on your discussion page, if not, I apoligise.

I am de:Benutzer:Asgar and I'm currently trying to merge a SUL account. The local User:Asgar has to my knowledge no user page, no edits etc., so I want to usurp this name. This diff on my home wiki proves my identity.

Kind regards --212.201.75.61۶ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۳:۲۹ (UTC)پاسخ

✓ Done. به‌آفرید۶ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۵:۴۷ (UTC)پاسخ

تغییر نام کاربری

[ویرایش]

درود. آیا امکان دارد نام کاربری من به Dernhelm تغییر یابد؟ سپاس. Lahali۶ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۷:۳۹ (UTC)پاسخ

✓ به‌آفرید۷ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۱۶ (UTC)پاسخ
تشکر. Dernhelm۷ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۷:۲۷ (UTC)پاسخ

آغاز پرونده‌سازی شكایت بر علیه كاربر:Alefbet

[ویرایش]

Beginning of filing a complaint against user:Alefbet

[ویرایش]

اعمال تغییرات تحكمی در دانشنامه

[ویرایش]

دىوان سالار عزیز:

سلام. بعد از فقط مدت كوتاهی توقف، كاربر:Alefbet اعمال تغییرات بدون بحث، و بدون اعلان قبلی در مقالاتی که این جانب آغاز کننده و مشارکت کنندهٔ اصلی آن‌ها، تا اینجا، بوده ام را از سر گرفته‌اند.

براساس تجربیات متعدد و ملموس این جانب، بالاترین دشواری تعامل با این كاربر محترم، لحن كلام به‌شدت آمرانه، و فوق‌العاده تحكمی (Commanding) ایشان است، كه عملا امكان حتی شروع هر بحث و استدلال منطقی و علمی را از میان می‌برد.

نمونه:

این را فعلا جهت اطلاع جناب عالی در اين جا ذكر نمودم.

با احترام،

سعی۱۰ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۴۸ (UTC)پاسخ


موارد تحكم

[ویرایش]
مقالهٔ محبت
[ویرایش]
مقالهٔ الاستیسیته
[ویرایش]

Wikipedia is not a place for invention of terminologies or correction of errors committed by experts. At this place, we utilize the same terms as centers such as Markaz Nashre Daaneshgaahi are using.

If you think that wikipedia is a way to change terminologies and to develop those terms that you would like, you are wrong.

توضیح: اظهار نظر بالا در مورد استفاده از ترکیب «رفتارهای ارتجاعی» در کنار «الاستیسیته» و «کشسانی» به کار رفته است. این در حالی است که هم خوانندگان و مشارکت کنندگان محترم دانشنامه ترکیباتی همچون «تئوری ارتجاعی» و «تئوری پایداری ارتجاعی» را در کتاب‌های درسی خودشان داشته اند (و احتمالا دارند)، و هم، اساتید محترم دانشگاه آن‌ها را در تدریس خود و در کتاب‌ها و ترجمه‌های خود، همانند گذشته، به‌کار می‌برند. سعی۷ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۷:۴۵ (UTC)پاسخ

مقالهٔ سولیتون
[ویرایش]

Repeatedly, persistently, and forcefully, user:Alefbet has distorted this highly technical and scientific article, by replacing referenced material by false and non-scientific information.

مقالهٔ مسئله مقادیر خاص
[ویرایش]

با توجه به تمامی بحث‌های صورت گرفته در مورد این مقالهٔ علمی، معلوم نیست با چه منطقی، و به چه منظوری، user:Alefbet برای چندمین مرتبه، و بازهم بدون هیچ گونه بحث تازه و یا پاسخ به مباحثات جدید صورت یافته، اقدام به اعمال تغییرات تحکمی در مقاله کرده اند ([[۱۷]] و [[۱۸]])

Following a long and detailed sequence of disputes and reasonings, surrounding, sudden and command-type changes into this scientific article, by user:Alefbet, surprisingly, he has done exactly the same again. ([[۱۹]] و [[۲۰]])

تحکمات مکرر به مدیران پرکار و زحمت‌کش دانشنامه
[ویرایش]
تحریکات صریح و بی‌پردهٔ کاربران تازه‌وارد علیه دیگران
[ویرایش]
احکام نهایی حذف چهار مقاله ادبیات فارسی
[ویرایش]

۱. کاربر:Alefbet (از ساعت ۲۳:۵۰ تا ۱۲:۰۸) چهار مقاله را به یکباره و ظرف مدت 18 دقیقه نامزد حذف نموده‌اند. درمورد هر مقاله ابتدا فقط حدود نیم خط، و بدون هیچ مقدمه‌ای، حکم نهایی را در بالای صفحهٔ بحث هر مقاله صادر نموده، و سپس هم بدون حتی کمترین جوابی به بحث و پاسخ اینجانب، برای هر چهار مقاله، در آن واحد، پیشنهاد حذف دادند.

۲. در مورد یکی از چهار مقالهٔ حذف‌شده، یعنی آینه (ادبیات عرفانی کهن)، فقط و فقط، کاربر:Categorer موافق قطعی حذف بوده‌اند، و نه حتی یک کاربر انسانی دیگر!

۳. در صفحه کاربری خودشان، کاربر:Categorer می‌گویند:

«سلام! من یک حساب زاپاس هستم و برای رده‌بندی و رفع خرابکاری‌های کوچک و ناشیانه ایجاد شدم :-)»

توضیح: داشتن حساب زاپاس، از نظر دانشنامه جهانی ویکی پدیا غیر قانونی و جرم نیست، ولی، استفاده‌های مخرب این گونه‌ای چرا!

۴. در مورد مقالهٔ حذف‌شده چهارم، یعنی عشق (ادبیات عرفانی کهن) هم، فقط و فقط، کاربر:Categorer موافق قطعی حذف بوده‌اند، و نه حتی یک کاربر انسانی دیگر!

معادله موج
[ویرایش]

اصرار بر درج مطالب ناصحیح در مقالات پیشرفته و تخصصی (Forceful and Persistent Falsification and Distortion of Scientific Articles)

(آغاز فايل نمودن: سعی۸ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۵:۳۵ (UTC))پاسخ

پایان پرونده‌سازی شكایت بر علیه كاربر:Alefbet

[ویرایش]

End of of filing a complaint against user:Alefbet

[ویرایش]
    • به نظر شخصی من آدمی باید در ویکی‌پدیا کمی پوست‌کلفت باشد. خصوصاً هنگامی که طرف مقابل توهین نکرده‌است. پیشنهادم این است که شما هم آنچه را درست می‌پندارید محکم بیان کنید. با همه نمی‌توان دوست بود ولی می‌توان به هیچ‌کس توهین نکرد. به‌آفرید۱۱ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۱۰ (UTC)پاسخ
ببخشيد که اينجا فضولی ميکنم ولی دو نکته: 1. من هم فکر ميکنم لحن نوشتاری کاربر:Alefbet خيلی تند است؛ هرچند دقيقاً قوانين را زير پا نميگذارند ولی خيلی روی مرزی حرکت ميکنند. راه حل آن هم اين است که افراد مختلفی به ايشان اين را بگويند. و سپس آن را در ویکی‌پدیا:درخواست برای نظر (درخواست نظر در مورد کاربرها) مطرح کنند. استفاده مديريتی در اينجا بنظر لازم نمی آيد. هدف اين است که ايشان بدانند که اينگونه نوشتن تأثير منفی روی کاربران ميگذارد، و اين چيزی نيست که يک يا دو کاربر از آن بنالند... 2.جناب سعی عزيز، راجع به "مقالات این جانب " فکر کنم اين منظور نداشتيد ولی ویکی‌پدیا:مالکیت مقالات را نگاهی بياندازيد. البته قصد جسارتی نيست.--دوستدار ویکی‌پدیا۱۱ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۸:۰۹ (UTC)پاسخ


مقالات این جانب

"...اعمال تغییرات بدون بحث، و بدون اعلان قبلی را در مقالات این جانب از سر گرفته‌..." این سوال برای من تازه کار مطرح است که آیا مقالات اینجا صاحب دارند؟ و آیا به واسطه صاحب شن دچار مصونیت از ویرایش هستند؟ آیا کلا اصطلاح "مقالات اینجانب" در ویکی پدیا تعریف میشود؟ ایف سو، لطفا در صفحات راهنما، فصلی به نام "حواستان باشد با دمب شیر بازی نکنید و گرنه هر چه دیدید از چشم خودتان دیدید" اضافه نمیید. Adler۱۱ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۵۷ (UTC)پاسخ

خوشبینانه‌اش این است که منظور از «مقالات این‌جانب» مقالاتی‌است که این جانب نوشته‌ام نه اینکه مقاله متعلق به من است. اگر آلیس [چه به‌درست و چه به‌نادرست] بر این گمان باشد که باب در مقاله‌هایی که آلیس نوشته‌است یا حتی مقاله‌هایی که آلیس خویشتن را در آن صاحب‌نظر می‌داند تغییرات مخرب می‌دهد این حق را می‌دارد که ناراحت شود. به‌آفرید۱۲ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۳۰ (UTC)پاسخ
متوجه شدم. ممنون. میدانید کریمی پور و شاگردان و دوستدارانش آلیس و باب را چه می گویند؟ آزیتا و بابک. به نظر شیرین می آید. هر چند هنوز جا نیفتاده است. Adler۱۲ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۲:۰۳ (UTC)پاسخ

حق تکثیر تصاویر

[ویرایش]

سلام و خسته نباشید. لطفاً وضعیت حق‌تکثیر این تصاویر (پرونده:TraylayoutStep1.png پرونده:TraylayoutStep2.png پرونده:TraylayoutStep3.png پرونده:TraylayoutStep4.png) را بر حسب Template:Free screenshot با افزودن برچسب مناسب برای حق‌تکثیر برنامه، مشخص نمایید. متنی که در صفحه‌ی تصاویر نوشته‌اید بر رایگان بودن برنامه دلالت دارد نه آزادی آن. با تشکر -- میثمψ ‏ ‏۸ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۸:۱۷ (UTC)پاسخ

من این برنامه را سال‌ها پیش از sourceforge که انبار برنامه‌های بازمتن است گرفته بودم. ولی با تحقیقات مشخص شد که آزاد نیست. الان می‌زنم نابود می‌کنم. ممنون از اینکه مسئله را به اطلاعم رساندید. به‌آفرید۹ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۲:۱۱ (UTC)پاسخ
ممنون از توجه شما -- میثمψ ‏ ‏۹ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۶:۴۹ (UTC)پاسخ

غزه

[ویرایش]

کاربر محترم سلام : از اینکه مطلب ارائه شده حقیر FOOLAF 2 از سوی جنابعالی و دیگر همکارانتنان به شدید ترین وجه ممکن جواب داده شد بسیار خوشحالم چرا که توانستم وجدان خوابیده و رو به اضمحلال عده ای را برای لحظاتی هم که شده بیدار نمایم . اما در پاسخ به شما دوست عزیز (البته اگر ما را دوست بدارید)باید بگویم 1- اگر جنابعالی مدعی هستید که مطالب بنده چون ذکر منبع نشده است باید پاک شود چرا خود برای اعمالتان ( پاک کردن مطالب دیگران ) ذکر منبع نمی کنید 2- اگر کمی تامل کرده و آنچنان سریع به نوشتهای دیگران واکنش نشان ندهید می توانید به راحتی در اینترنت مطالبی از این دست را پیدا کنید . 3- صد البته کمی تامل در هر کاری از لحاظ حفظ متانت هم که شده واجب است . نمدانم مسلمانید یا نه اما بدانید مولای ما مسلمانان در جنگ هنگامی که بر صورتش آب دهان انداخته شد کمی تامل کرد تا مبادا مبارزه اش با دشمن از روی هوا وهوس باشد . چرا که مقید بود تمام کارهای مسلمان باید برای خدا باشد. 4- آیا در این چند روز از طریق رسانه های بین المللی و اینترنت سعی کرده ای که در باره غزه و کشتارهایش جستجو کنی. 5-اگر فکر می کنی ذکر این مسائل در این ویکی صحیح نمی باشد .پس لطفا سری به صفحه ( جنگ شش روزه ) بزن تا ببینی که مطالبی از این دست فراوان است. 6- خفقان ، سانسور و حذف رقیب در جهان امروزی دیگر مرده است . آیا فکر نمی کنی پاک کردن مطالب دیگران ، یا تهدید به بستن IP راه مبارزه با این نوشته ها نمی باشد. 7- بهتر نیست با مطلبی که مخالف هستی در صفحه بحث کمی بحث نمائی و سپس اقدام به پاک کردن یا ....... بنمائی .

سلام. سروصدای هم‌مسلکان شما هم در آمده بود. لزوم اتخاذ لحن دانشنامه‌ای به معنی ضرورت سانسور نیست. به‌آفرید۹ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۳:۰۱ (UTC)پاسخ


Johann Peter Gustav Lejeune Dirichlet

[ویرایش]

تمنا دارم در گنجینه نامها نظری افکنده ما را از صورت ضبط شده نام والای ریاضیدان نامی Johann Peter Gustav Lejeune Dirichlet در زبان شعر و شعور (فارسی) آگاه نموده و سپاس فراوان ما را پذیرا باشید. ارادتمند. Adler۱۰ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۴:۳۲ (UTC)پاسخ

درود. یوهان پتر گوستاف لوژون دیریکله. به‌آفرید۱۰ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۱۸ (UTC)پاسخ
سپاس فراوان. پس چه بسا انتقال یوهان پیتر گوستاو لوژن دیریکله به یوهان پتر گوستاف لوژون دیریکله قدم کوچکی در راه شناساندن صحیح تر این ریاضی دان نامی‌ به مخاطب فارسی‌ زبان باشد.Adler۱۱ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۳:۰۵ (UTC)پاسخ
انتقال دادم. شما هم خود انتقال می‌توانستید داد. به‌آفرید۱۲ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۲۵ (UTC)پاسخ
دستتان درد نکند. بگذارید همان ها که زاییده‌ایم 1 2 3را بزرگ نماییم...سپس اگر جایمان سالم مانده بود... ادامه میدهیم به انتقال. Adler۱۲ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۳۶ (UTC)پاسخ

ارزان فروشی

[ویرایش]

ارزان فروختید. --دانقولا۱۱ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۱۱ (UTC)پاسخ

چیزی فروش نرفته‌است. ولی کلاً خوب است که شما هم چانه نزنید. به‌آفرید۱۱ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۱۷ (UTC)پاسخ
رفته است، چانه زدن من هم در راستای اعلام نرخ به همگان بود. --دانقولا۱۱ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۳۰ (UTC)پاسخ
که اینطور. به‌آفرید۱۱ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۳۱ (UTC)پاسخ

درخواست

[ویرایش]

درود خدمت سرور گرامی جناب آقای مدیر به‌آفرید عزیز، خسته نباشید. راجع به مقالهٔ زروان (شهرستان لارستان) ، چند روز است که مورد خرابکاری متعمد ومتکرر توسط این آی پی ((86.96.226.86)) قرار گرفته‌است، لطف فرمائید فکری به این خرابکاری متکرر ومتعمد نمائید،،، من که دیگه خسته شدم از واگردای این خرابکاری متعمد و متکرر.... نیاز به چاره کاری است… همیشه سرفراو وپاینده باشید.... ارادتمند:--محمديان ۱۱ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت 12:۰۱۸ (UTC)

درود بر جناب محمدیان. صفحه را در برابر ویرایش‌های آی‌پی تا دو هفته محافظت کردم. به‌آفرید۱۱ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۲۹ (UTC)پاسخ
درود مجدد.

درود بر استاد، دست تان درد نکند، متشکرم.ارادتمند:--محمديان ۱۱ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۵:۰۱۸ (UTC)

Associated Press

[ویرایش]

نباید معادل فارسیش «آسوشییتد پرس» باشد؛ با ۲ «ی»؟ Raamin ب۱۲ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۰:۲۲ (UTC)پاسخ

نزدیک‌ترین ترانویسی به صورت اصلی تلفظ «اسوشییْتد پرس» است. ولی من «آسوشیتد پرس» بیشتر دیده‌ام. به‌آفرید۱۲ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۱۴ (UTC)پاسخ
بگذاریم همان «آسوشیتد پرس» باشد؟ Raamin ب۱۲ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۱۵ (UTC)پاسخ
فرق نمی‌کند. تصمیم‌گیری‌اش با شما. من عجالتاً تغییر مسیر اسوشییتد پرس را ساختم. کمی آرام یافتم. به‌آفرید۱۲ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۲۳ (UTC)پاسخ
:-) Raamin ب۱۲ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۳۶ (UTC)پاسخ

بررسی

[ویرایش]

درود بر یگانه به‌آفرید ویکی‌فا، تقاضا دارم در درجه اول حسین کرد شبستری را کمی از نظر بگذرانید، ما هر چه سعی کردیم تفهیم کنیم که آیت الله خامنه‌ای حکم جهاد نداده است، افاقه نکرد، شما دستی بکشید، شاید فرجی حاصل شود...گذشته از این وضعیت مقاله کمی تا قسمتی بوی دانشنامه‌ای ندارد...--کمیلبحث‍۱۲ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۵۲ (UTC)پاسخ

درود. مقاله باز است. تغییراتتان را اعمال کنید. در صفحهٔ بحث هم بنویسید که چه کردید تا ببینیم چه می‌شود. در مورد نبود حکم جهاد با شما موافقم. به‌آفرید۱۳ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۳۲ (UTC)پاسخ
✓ انجام شد. --کمیلبحث‍۱۳ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۴۹ (UTC)پاسخ

سوال

[ویرایش]

در ویکی پدیا فارسی معادل این الگو ها را داریم؟آندلس۱۲ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۵۶ (UTC)پاسخ

نزدیک‌ترین چیز به آن که در ویکی فارسی دیده‌ام، {{جعبه جنگ}} است. شاید که چیزهای نزدیک‌تری هم باشد. به‌آفرید۱۳ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۳۹ (UTC)پاسخ

Los Angeles

[ویرایش]

باید به‌صورت «لس‌آنجلس»، با فاصلهٔ مجازی باشد؟ فاصلهٔ مجازی لازم است؟ مجاز است؟ غلط است؟ عنوان اصلی مقاله چه باشد؟ راستش این پرسش موقع نگاه‌کردن به مقالهٔ فارسی مربوط به Los Angeles Times به ذهنم رسید! Raamin ب۱۳ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۳:۲۸ (UTC)پاسخ

در رسم‌الخط فارسی بی‌سابقه نیست گاه ادات تعریف را که در زبان اصلی با فاصله نوشته می‌شود با فاصلهٔ مجازی کنند. نمونهٔ دیگر شارل دوگول. حالا باید دید که این رسم را چه اندازه می‌پسندیم. من ترجیح می‌دهم جدا باشد ولی خود دانید. به‌آفرید۱۳ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۴۹ (UTC)پاسخ

SUL Usurpation Request

[ویرایش]

I was told to speak to you about an SUL Usurpation request of the Username Vague on this wikipedia so I might unify my login. I speak no Farsi, Greetings! assuming that's what this is, and the formatting of my message is...broken, to say the least. Sorry about that! Mardetanha can vouch for me as needed. Thank you! en:User:Vague

✓ Done به‌آفرید۱۵ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۸:۵۶ (UTC)پاسخ

ویکی‌پدیا:تغییر نام‌کاربری

[ویرایش]
درود احتراما لطفا این صفحه را پیگری‌ها بیفزایید.گرچه من معمولا سعی می‌کنم همه را به شما حواله بدهم.اینطور مواقع بشدت از اینکه یک دیواسالار فعال داریم خوشحال می‌شوم.دوستدار ابدی ♦مرد تنها♦ ب۱۵ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۲:۳۷ (UTC)پاسخ
لطف شماست. انجام شد. به‌آفرید۱۵ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۸:۵۶ (UTC)پاسخ

شکایت

[ویرایش]

درود خدمت سرور گرامی جناب آقای مدیر به‌آفرید عزیز، خسته نباشید. راجع به این کابر Adelhastam بحث کاربر Adelhastam به طور مداوم در مقاله‌ها خرابکاری می‌کند، وبه ادعای لاری بودنش ، در تمام مقاله‌هایی که تعلق به لارستان دارد دست کاری می‌کند. بطور مثال: مقاله‌های گویش لارستانی ، شهرستان لارستان ، و بستک ، لار ، و غیره از مقالات ببینید، ، متأسفانه مؤخراً ادب و نزاکت را رعایت نکرده أند وفحش وناسزا به من گفته أند، اين را ببينيد. خواهش می‌کنم زحمت کشیده بر رسی نمائید، ونگذارید چنین افرادی زحمات سالیان دراز کاربران زحمت کش زیر پا بگذارند. از لطفتان متشکرم .. جناب مدیر.... همیشه سرفراو وپاینده باشید.... ارادتمند:--محمديان ۱۷ ژانویهٔ 2009، ساعت 8:۰۱۸ (UTC)

جناب محمدیان عزیز. به کاربر به دست زرشک عزیز اخطار داده شده‌است. در صورت تکرار قطع دسترسی می‌شود. به‌آفرید۱۷ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۱۸ (UTC)پاسخ
ممنونم جناب.

ارادتمند:--محمديان ۱8 ژانویهٔ 2009، ساعت 7:۰۱۸ (UTC)

املای کلمات کم‌بسامد

[ویرایش]

تا وقتی نسبت به املای کلمات کم‌بسامد مطمئن نیستید (مانند «خفد» و «خفض»)، تغییرِمسیر نسازید. بسیاری (از تنبلی یا از نداشتنِ منبع) برای تشخیص صورت درست املای کلمات دست‌به دامان جستجوی گوگلی می‌شوند. برای کلمات کم‌بسامد، حتی ایجاد یک تغییرِمسیرِ نادرست در ویکیپیدیا می‌تواند نتیجهٔ جستجو را برایشان مغشوش کند. Alefbet۱۷ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۳:۳۵ (UTC)پاسخ

Don't shoot the messenger ولی ممنون. به‌آفرید۱۷ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۱۳ (UTC)پاسخ
منظور من هم این بود که پیام خود را برسانید، نه آنکه ناقل پیام دیگران باشید. Alefbet۱۷ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۰۲ (UTC)پاسخ
فکر کنم اشتباه اصلی از من بود که نقطه زير "d" را در دانشنامه اسلام نديدم. "k̲h̲afḍ" را "k̲h̲afd" خواندم. شرمنده.
پی نوشت: در صورت امکان لطفاً برای معانی که در آن صفحه بکار برديد منبعی بياوريد. دانشنامه قرآن صرفاً آن را "reduction" معنی کرده (ميگويد: “reduction,” i.e. of the clitoris) ولی آنچه شما نوشتيد با شدت بيشتری بنظر می آيد. --دوستدار ویکی‌پدیا۱۸ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۰:۰۳ (UTC)پاسخ

نظر شما چیست؟

[ویرایش]

انشا و چرکنویس وپ:برخط می‌گوید: «در بعضی موارد می‌توان از یوتیوب یا سایر وبسایتهای اشتراک فایلهای تصویری استفاده نمود. مثلا اگر مرجع معتبری بطور رسمی کانالی در یوتیوب یا امثال آن داشته باشد یا بتوان ویدیوی منتشر شده را تا منبع اصلی آن ردیابی نمود.»

en:Wikipedia:Reliable source examples: "video clips published on YouTube may be acceptable as primary sources if their authenticity can be confirmed, or as a secondary source if they can be traced to a reliable publisher, but even then should be used with caution. They may also be used as a convenience link for material originally published elsewhere, such as Wesley Autrey's appearance on The Late Show with David Letterman."

به نظر شما با تمسک به این دو مورد می‌توان منبعی دسته اول، از گزارش شبکه خبری ABC را به این دلیل که در توضیح مشخصات منبع - برای دادن اطلاعات بیشتر - پیوند به گوگل ویدئو وجود دارد را با خلاصه ویرایش: «به گوگل ویدئو و یوتیوب نمی‌توان لینک داد» حذف کرد؟ این کار کار درستی است؟ --نوید۱۸ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۲۵ (UTC)پاسخ

خیر نمی‌توان حذف کرد. مشخصات پخش برنامه مشخص است. این لینک از بهر سهولت دسترسی‌است. convenience link. به‌آفرید۱۹ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۳:۱۳ (UTC)پاسخ

انار تهران

[ویرایش]

سلام دوستم. نمی‌دانم هنوز من را می‌شناسی یا نه. اول می‌خواستم یک سلامی کنم. بعد فکر کنم شما تهرانی هستید. این فیلم را بینید در مورد تاریخچه تهران. به دل من که خیلی نشست. ساخته مسعود بخشی و طنز آمیز نیز است. مثل اینکه تهران زمانی بهترین انارهای جهان را داشته است. مخلص.--پیمان۱۸ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۵۰ (UTC)پاسخ

سلام پیمان خان. معلوم است که شما را به یاد می‌آورم. از پیوند ممنونم. کمی نگاهش کردم و رگ نستالژیکم بجنبید. باید سر فرصت از اول تا آخر نگاهش کنم. به‌آفرید۱۹ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۳:۱۴ (UTC)پاسخ

کمبود آی‌کیو

[ویرایش]

آقا این یعنی چی؟

اعراب، خود عرب‌های بادیه‌نشین‌اند. پیوند وبی نمی‌آورم تا به مصداق نقض حق تکثیر پیوند ندهم. به‌آفرید ‏۱۸ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۰:۵۸ (UTC)

بنده یک کم خنگ بود نفهمید. لااقل یک راهنمایی بکنید. Aliparsa۱۸ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۱۲ (UTC)پاسخ

اختیار دارید قربان. وانگهی من بیش‌ازحد گنگ نوشتم. غرض از متن بالا تذکار این نکته بود که «اعراب» جمع «عرب» نیست بلکه خود «اعراب» به معنی عرب‌های بادیه‌نشین است و صورت مفرد نمی‌دارد. در فارسی هر گاه بخواهند به یک نفر عرب بادیه نشین اشاره کنند «اعرابی» می‌گویند. این واژه با افزودن ی نسبت به «اعراب» ساخته شده‌است. مدخل‌های «اعراب» و «اعرابی» در دهخدا اطلاعات مفیدی می‌دارد. بزرگان نثر فارسی (حتی در دوران معاصر) در کاربرد این واژه‌ها دقت کرده‌اند و می‌کنند. مثلاً اگر اشتباه نکنم در دو قرن سکوت به جای تکرار اشتباه متداول به کار بردن «اعراب» برای اشاره به همهٔ عربان از همان «عربان» استفاده شده‌است. به‌آفرید۱۹ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۱۹ (UTC)پاسخ
متشکر از تذکار. این فرمایشات به جای خود، آن پیوند وبی چه بوده و نظر شما در مورد عنوانی که باید بگذاریم چیست؟ گفتم که قدری دیر می‌گیرم. Aliparsa۱۹ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۲۵ (UTC)پاسخ
خواهش می‌کنم. پیوند وبی پیوند به مدخل دهخدا بود. انتشار لغت‌نامهٔ دهخدا بدون مجوز نقض حق تکثیر است. می‌خواستم به دو مدخل اعراب و اعرابی در لغت‌نامهٔ دهخدا پیوند دهم ولی چون پیوند به محتوای ناقض حق تکثیر می‌شد منصرف شدم. من شخصاً اعرابی می‌پسندم. عرب بادیه‌نشین مورد پسند بسیاری از دوستان است. موارد دیگر را در نوشتار چندان ندیده‌ام. به‌آفرید۱۹ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۳۳ (UTC)پاسخ
به خاطر همین چیزهاست که بسیاری مانند علی‌اشرف صادقی معتقدند لغتنامهٔ دهخدا برای فارسی امروزی جوابگو نیست (چون تنها متونِ پیش از قرن نهم را در نظر گرفته است) [۲۱]. واژهٔ «اعرابی» در فارسی امروز گرچه معنایش تغییری نکرده است، اما تقریباً منسوخ شده است. «اَعراب» هم معنای عام «عرب‌ها» یافته است (حتی شامل عرب‌های دمشق و قاهره هم می‌شود). Alefbet۱۹ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۵۲ (UTC)پاسخ
مبحثی‌است به نام good usage vs common usage. اعراب به جای عربان common usage یا استفادهٔ متداول است. عربان good usage [استفادهٔ خوب یا درست] است. همانطور که عرض کردم بزرگان امروزیان چون زرین‌کوب و دیگران این تفاوت را قائل می‌شوند. به‌آفرید۱۹ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۲:۱۵ (UTC)پاسخ
من بعید می‌دانم زرینکوب به این خاطر «عربان» را به جای «اعراب» به کار برده باشد، چون «عربان»ی که او در کتابش اشاره می‌کند، همان «اعراب» بادیه‌نشین اند. Alefbet۱۹ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۲:۲۰ (UTC)پاسخ
مهاجمان قادسیه و نهاوند شاید. ولی نه عربان کوفه و دیگر عربان شهرنشین یا عربان حیره پیش از اسلام. به هر حال این [ندرت یا عدم استفاده از اعراب] که می‌گویم بسیار فراگیرتر از نوشته‌های زرین‌کوب [شامل کتاب تاریخش] است. در نوشته‌های ذبیح‌الله صفا هم ندیده‌ام یا خیلی کم دیده‌ام. مثلاً موردی هست که ببه عنوان مضاف‌الیه (که بار فرهنگی هم می‌دارد: مثلاً افکار اعراب که یعنی افکار [خرافی] عربان بادیه‌نشین) به کار رفته است. در نوشته‌های خانلری هم ندیده‌ام. به هر حال سخنم این است که اعراب یک معنای بسیار خاص می‌دارد و نباید چپ و راست به جای عربان استفاده شود. حداقل استفادهٔ درست چنین حکم می‌کند. به‌آفرید۱۹ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۳:۱۰ (UTC)پاسخ
من جایی ندیده‌ام که زرینکوب یا خانلری یا صفا تمایزی در کاربرد معنای «اعراب» و «عرب‌ها» قائل شده باشند. غیر از این، بین ایرانیان معاصر، در زمینهٔ تاریخ زبان و ادبیات و فرهنگ عرب و تأثیر و تقابل فارسی و عربی، آذرتاش آذرنوش از معتبرترین‌ها است. نگاهی به کتابش («تاریخ زبان و فرهنگ عربی») انداختم. در آنجا مشخصاً عبارت «اعراب جنوب» را در اشاره به عرب‌های شهرنشین جنوب جزیرةالعرب (یمن و نجران) به کار برده است. Alefbet۲۱ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۳:۴۱ (UTC)پاسخ
اتفاقاً مسئله اعراب بدوی را برای یکی از دوستان تعریف می‌کردم که تا دهانم باز شد به اضافه‌بودن این ترکیب اضافه اشاره کرد. مثالش هم سوره توبه آیه ۹۷ تا ۱۰۲ بود که در آن به شرح حال اعراب (همان بادیه‌نشینان) می‌پردازد. اما در نهایت بعید می‌دانم که اجماع ویکی اعراب خالی را قبول کند چون بی‌گمان از بزرگان ادب پارسی کسانی هستند که در این مسئله لغوی اشتباه کرده باشند و در متون خود اعراب را به جای عروب (آن گونه که دوستم می‌گفت جمع مکسر عرب (به معنای همه عرب ها) یا عربان استفاده کرده باشند یا ترکیب اضافی اعراب بادیه‌نشین را در آن متون به کار گرفته باشند. مازیار پری‌زاده۲۱ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۸:۵۶ (UTC)پاسخ
من هم چشمم آب نمی‌خورد. ترجیح آرمانی‌ام این است که «اعرابی» به کار رود در راستای ترجیح صورت مفرد (در مقابل «اعراب») در عنوان مقاله‌ها هم هست. وقتی کلمه‌ای دقیق («اعرابی») می‌داریم چرا بیخود ترکیب وصفی («عرب بادیه‌نشین») به کار بریم؟ راستی، «عروب» نشنیده بودم. به‌آفرید۲۱ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۵۴ (UTC)پاسخ
پیشنهاد «اعرابی» بسیار دلنشین بود. من هم «عروب» را نشنیده بودم باید گپی با دوستم داشته باشم.
بنابر استفتای صورت‌گرفته، «عُروب» و «أعرُب» جمع «عرب» هستند که البته کلمه «عرب» به صورت جمع نیز استفاده می‌شود.مازیار پری‌زاده۲۴ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۵۵ (UTC)پاسخ

زیادبود آی‌کیو

[ویرایش]

اول فکر کردم مثال نقض پیدا کرده‌ام: en:Tlön, Uqbar, Orbis Tertius#Fact and fiction in "Tlön, Uqbar, Orbis Tertius" --همان۱۹ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۱۳ (UTC)پاسخ

[توضیح] من فکر کردم سئوال جناب پارسا در مورد منبع بودن مقالات ویکی پدیا برای مقاله دیگر است و جمله شما هم جواب!! این مثالی‌ست که تاریخچه یک مقاله منبع مقاله دیگر ویکی‌پدیا می‌شود--همان۱۹ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۴:۵۷ (UTC)پاسخ
:-) به‌آفرید۱۹ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۴:۵۹ (UTC)پاسخ

عذرخواهی

[ویرایش]

آخ آخ آقا من تازه فهمیدم که یادداشت آی‌کیو را اشتباهی در صفحه کاربری شما گذاشته بود. خوشبختانه کاربر:بهزاد آن را پاک کرده و شما هم با خفض جناح دیوان‌سالارانه و سعه صدر مدیرانه به روی خود نیاوردید. عذر می‌خواهم. Aliparsa۱۹ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۵۴ (UTC)پاسخ

خجلت‌زده‌ام می‌کنید. :-) به‌آفرید۲۰ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۲۳ (UTC)پاسخ
من که ویرایش شما را که دیدم بعد دکمه تفاوت قبلی را زدم. تصور کردم منظور از اعراب آن جناب است. بعد به نتیجه بالایی رسیدم!--همان۱۹ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۵۸ (UTC)پاسخ

نقش شما؟

[ویرایش]

به عنوان تنها دیوان‌سالار، وقتی رفتارهایی چون این پیش می‌آید و یک مدیر این چنین رفتاری با گروهی از کاربران دارد، نقش شما این وسط فقط یک شخص با دسترسی دیوان‌سالاری است که سکوت می‌کند؟ یا قرار است دوباره همه را به جویدن آدامس به جای جویدن خرخره همدیگر دعوت کنید؟ یا نقش دیگری هم می‌توانید داشته باشید؟ --کمیلبحث‍۲۱ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۴۹ (UTC)پاسخ

کارهای دیگری هم بلد هستند. به هرحال برخی دوستان را نباید رنجاند. --دانقولا۲۱ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۳:۰۹ (UTC)پاسخ
تبریک مي‌گویم، گویا ورق بازی هم بلد هستید، این را هم در فهرست ویژگی‌های شما ثبت خواهم کرد. --کمیلبحث‍۲۲ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۵:۵۹ (UTC)پاسخ
«باش تا خیمه زند دولت نیسان و ایار». به‌آفرید۲۳ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۵:۴۰ (UTC)پاسخ
نیسان و ایارتان را هم دیده ایم. خبر خاصی نبود--کمیلبحث‍۲۳ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۲۰ (UTC)پاسخ
:-) محرم هم در راه است. به‌آفرید۲۴ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۶:۵۶ (UTC)پاسخ

ويرايش جزئی

[ویرایش]

سلام بر جناب به آفريد. اگر ممکن است به اين ويرايش که "جزيی" و بدون بحث انجام شده رسيدگی کنيد.[۲۲]. با توجه به بحث های اخير، ترجيح ميدهم کاربر ديگری به آن مسأله رسيدگی کند تا اينکه خود من رسيدگی کنم (که در نتيجه آن واگردانی و بحث کنم). --دوستدار ویکی‌پدیا۲۳ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۵:۴۲ (UTC)پاسخ

یک نمونه از ۶ نگاره ای که به مقاله برگزیده اضافه کردید.
نگاره دوم: عکسی از ناسا که بخاطر کیفیت بالا، باید در مقاله برگزیده استفاده شود.
اولا چرا دلیل ویرایشم را از خودم در صفحه بحثم و یا در صفحه بحث مقاله نپرسیدید و ترجیح دادید که یکباره شکایت کنید؟! دوما نوشتار برگزیده، آلبوم عکس کجکی از کوه دماوند نیست. وقتی تصاویری با کیفیت بسیار بالا همچون نگاره دوم وجود دارد، نیازی به گذاشتن ۶ تصویر کجکی + نقاشی انیمیشن کوه دماوند در مقاله برگزیده نیست. سندباد۲۳ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۶:۲۵ (UTC)پاسخ
استفاده از تصاوير در کنار جملاتی مانند "رودخانه تینه در شمال، رودخانه هراز در جنوب و شرق و رودخانه دلیچای در غرب این کوه واقع شده‌اند." آن را گويا ميکند؛ و اطلاعات منتقل ميکند. عکس ها از زوايای مختلف گرفته شده اند و اطراف کوه را پوشش ميدهند. به هر حال، ويرايش جزئی معنی خاص دارد؛ واگردانی بدون بحث غير سازنده. --دوستدار ویکی‌پدیا۲۳ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۶:۳۸ (UTC)پاسخ
اولا شما در آن آلبوم عکس از تصاویر کجکی که در وسط مقاله اضافه کردید، هیچگاه چنین توضیحاتی را ندادید. دوما مقاله برگزیده کوه دماوند به حد کافی نگاره دارد و نیازی به قراردادن ۶ تصویر کجکی + نقاشی انیمیشن مربوط به ۸- ۹ سال پیش ندارد. سوما جای آلبوم عکس در وسط مقاله نیست. چهارما تنها مختصات جغرافیایی نگاره های شما فرق می کنند و ماهواره ناسا مجهز به دستگاه عکس برداری به روش فیلم ماتریکس نیست که بخواهد از زوایای مختلف عکس بگیرد! پنجما توضیح ندادید که چرا به جای بحث در صفحه بحث مقاله و یا سوال از خود من در صفحه بحثم، یکباره اقدام به شکایت و جوسازی کردید؟ --سندباد۲۳ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۶:۵۰ (UTC)پاسخ
بدهکار هم شدم. مگر شما برای حذفتان دليل ذکر کرديد که ميخواهيد من برای اضافه کردن دليل ذکر کنم. خود عکس ها حداقل مشخص ميکرد من دارم چکار ميکنم، ولی مگر حذف شما دليلش واضح بود؟ اگر مرا به آن فرا ميخوانيد آيا همه جا خود آن را رعايت ميکنيد؟ من واقعاً اميدوارم که شما بحث های مختلف در جاهای مختلف را با هم مخلوط نکنيد (اگر نکرديد که هيچ). من به اينجا آمدم چون ميخواهم کاربر ديگری به اين موضوع رسيدگی کند، خصوصاً در وضعيت حاضر--دوستدار ویکی‌پدیا۲۳ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۰۴ (UTC)پاسخ
جالب شد! فرمودید که «مگر شما برای حذفتان دليل ذکر کرديد که ميخواهيد من برای اضافه کردن دليل ذکر کنم.» این سخنتان خود به اندازه کافی گویا و قوی بود. تحلیل این فرمایش با مدیر محترم. --سندباد۲۳ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۱۰ (UTC)پاسخ
منظور من اين است که وقتی شما موضعی ميگيريد، اول بايد خود آن را در عمل نشان دهيد. من به آنچه عدم سازگاری در رفتار و گفتار شما به نظر می آيد، اشاره کردم. بله، تحلیل با مدیر محترم. ولی آنچه مهمتر است اين است که مدير محترم تکليف آن عکس ها را مشخص کند. آن اهميت دارد برای من، نه اين بحث های خورده ريزه. --دوستدار ویکی‌پدیا۲۳ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۱۷ (UTC)پاسخ

حق این بود که سندباد توضیحی چون «به اندازهٔ کافی عکس هست» یا «عکس‌ها کج است» دست‌کم در خلاصهٔ ویرایش (اگر نه صفحهٔ بحث) می‌داد. حق این بود که دوستدار ویکی‌پدیا پس از واگردانیِ سندباد سراغ سندباد می‌رفت یا حتی واگردانی می‌کرد و دلایل خود در سود این عکس‌ها را در صفحهٔ بحث مقاله می‌نوشت. به هر حال مطمئنم که دوستان می‌توانند علی‌رغم اختلاف دیدگاه در امور دیگر در این مورد به توافق برسند. این‌ها بحث‌های ویراستاری‌است و صفحهٔ بحث مقاله برای همین کارهاست. کمی مهربانی هم اگر چاشنی سخنانتان کنید ضرر نمی‌کنید. :-) به‌آفرید۲۳ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۰۱ (UTC)پاسخ

اگر بخواهم وارد بحث شوم، بايد آن کار را ميکردم، ولی تجربه مکرراً ثابت کرده که خر من از کره گی دم نداشته.... در مورد عکس ها، خوشگلی مهم است ولی معيار اول اطلاع رسانی و جنبه آموزشی است. --دوستدار ویکی‌پدیا۲۳ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۲۵ (UTC)پاسخ
به نظرم مسائل دماوندی بر خلاف بسیاری دیگر از مسائل ویکی‌پدیا NP-Complete نیست. در اینجا نیازی به خر و کره‌خر و دم نیست. به‌آفرید۲۳ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۰۸ (UTC)پاسخ